۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

(25) ::. زندگينامه ارنستو چگوارا دلاسرنا


شاید خیلی از شما اسم چگوارا رهبر آزادی خواهان در آمریکای لاتین را شنیده باشید و او را بشناسید، امروز زندگینامه و اطلاعات کامل در مورد این مرد بزرگ را برای شما آماده کردیم.
«ارنستو چگوارا دلاسرنا» نام كامل اوست و لقب «چه» را كوبايي‌ها به او داده‌اند، لقبي كه در اين كشور براي خطاب قرار دادن كسي با احترام به كار برده مي‌شود. «چه» مبارزي است كه آوازهء او تنها به آمريكاي لاتين محدود نمي‌شود.
«ارنستو چگوارا دلاسرنا» نام كامل اوست و لقب «چه» را كوبايي‌ها به او داده‌اند، لقبي كه در اين كشور براي خطاب قرار دادن كسي با احترام به كار برده مي‌شود. «چه» مبارزي است كه آوازهء او تنها به آمريكاي لاتين محدود نمي‌شود. مجلهء تايم چه‌گوارا را جزو يكي از صد چهرهء تاثير گذار در قرن بيستم انتخاب كرده است. در استكهلم بيش از سيصد عنوان كتاب دربارهء او منتشر شده است. كافه‌اي در مالزي وجود دارد كه روي تمام فنجان‌هاي قهوه‌اش عكس او چاپ شده است و پاتوق طرفداران «چه» است.تفريح جوانان ميلاني، فروش تي‌شرت‌هاي «چه» كنار خيابان‌هاست. دولت برزيل نام چند سينماي اين كشور را «ارنستو چه‌گوارا» گذاشته است. كلاه مدل «چه‌گوارا» پر فروش‌ترين نوع كلاه در تابستان‌هاي تركيه است. مارك «چه‌گوارا» معروف‌ترين مارك سيگار در سودان معرفي شده است و باز هم طبق آمار مجلهء تايم حدود 76 درصد جوانان دنيا «چه» را مي‌شناسند و براي او احترام قائلند. مردم بوليوي به خود مي‌بالند چون «چه» به خاطر آنان و در آنجا كشته شده است هرازگاهي دعواي ميان ملت‌ها هم بالا مي‌گيرد. ايرلندي‌ها معتقدند چون پدر «چه» اهل اين كشور بوده پس «چه» به آن‌ها تعلق دارد. آرژانتيني‌ها مي‌گويند كه چون او مليت اين كشور را داشته و در همان جا تحصيل كرده پس يك آرژانتيني‌است. كوبايي‌ها اعتقاد دارند كه چون «چه» در سرزمين آن‌ها و به‌خاطر آن‌ها جنگيده در يك سخنراني گفته كه افتخار مي‌كند كوبايي باشد، پس او اهل كوبا است. چه‌گوارا را نمي‌توان متعلق به يك كشور دانست،چه آنكه نام و عكس چه‌گوارا امروزه در تمامي كشورهاي دنيا به نماد اعتراض درمقابل استبداد و سرمايه داري نوين بدل شده است.«چه» متعلق به تمامي آزادي‌خواهان ضد امپرياليسم جهانست. ارنستو چه‌گوارا يكي از خيل عظيم اسطوره‌هاي تاريخ است.
انديشه و عشق او به انسان فراتر از مرزهاي جغرافيايي و نژادي است.بارزترين ويژگي‌او را مي‌توان روحيهء مبارزه جويي و آشتيناپذيري با ظلم و استبداد در هر قيافه و شكل دانست.او نه مرد سياست بود و نه حسابگر و از دغل‌ها و نيرنگ‌هاي آن بيزار.
زندگینامه :
«ارنستو چه‌گوارا» در 14 ژوئن 1928 در «روزاريو» دومين شهر مهم و بزرگ آرژانتين به دنيا آمد. در خانواده‌اي ممتاز از تبار اسپانيايي و ايرلندي كه گرايش‌هاي سياسي چپ داشتند، بزرگ شد. «ارنستو» بزرگ‌ترين فرزند خانواده بود. در سال 1953 از دانشكدهء پزشكي فارغ التحصيل شد و سپس سفر به ديگر كشورهاي آمريكايي را آغاز كرد، سفري كه نقطهء عطفي در زندگي او بود. در سال 1954 زماني كه در «گواتمالا» بود با پشتيباني از حكومت «جاكوب آربنز» كه منتخب مردم بود قدم به عرصهء مبارزات سياسي گذاشت. آربنز در نتيجهء توطئه و در مداخلات تجاوز كارانهء سازمان سيا سرنگون شد و «چه» به مكزيك گريخت. اندكي بعد به فيدل كاسترو و ديگر انقلابيوني پيوست كه با جنبش 26 ژوييه در پي بر اندازي ديكتاتوري «فولژ نيسو باتيستا» در كوبا بودند.«گوارا» در دسامبر 1956 ازجمله مبارزاني بودكه به منظور آغاز مبارزه چريكي از عرشهء كشتي كوچك «گرانما» قدم به خاك كوبا گذاشتند. او كه در اصل پزشك گروه بود همچون يك فرماندهء ارتش شورشي ظاهر شد. درپي سقوط «باتيستا» در دسامبر 1956، چه‌گوارا يكي از رهبران حكومت تازهء كارگران و دهقانان شد و پست‌هاي دولتي متعددي چون رياست بانك مركزي كوبا و وزارت صنايع به او واگذار شد. چه‌گوارا بارها به نمايندگي از كوبا درمجامع مختلف چون سازمان ملل متحد شركت كرد. او در مقام يكي از رهبران جنبش 26 ژوييه به برگزاري گردهمايي‌هاي گروه‌هاي سياسي - كه سرانجام در 1965 به بنيان‌گذاري حزب كمونيست كوبا انجاميد - ياري رساند.گوارا در اوايل 1965 از همهء مسووليت‌ها و پست‌هاي دولتي كناره‌گيري كرد و به منظور كمك به پيشبرد مبارزه‌هاي ضدامپرياليستي و ضد سرمايه‌داري در ديگركشور‌ها، كوبا را ترك كرد وهمراه با داوطلباني كه بعدها در «بوليوي» به او پيوستند، نخست به كنگو «زئير» رفت و در جنبش ضد امپرياليستي آن كشور به رهبري «پاتريس لومومبا» شركت جست. از نوامبر 1966 تااكتبر 1967 جنبش چريكي بوليوي را بر ضد ديكتاتوري نظامي آن كشور رهبري كرد. درهفتم اكتبر 1967 در عمليات رزمي ساختهء سازمان سيا به دست نظاميان بوليوي زخمي و دستگير و روز بعد از آن تيرباران شد. امروزه پس از گذشت سي و هفت سال ازمرگش هنوز هم او يكي از چهره‌هاي محبوب اسطورهاي به خصوص درميان جوانان است. اسطورهء عصيان كه نامش پرچم هر مبارزه‌اي است. شخصي كه تصويرش بر پيراهن‌هاي سرخي نقش بسته كه جوانان معترض بر تن مي‌كنند بي آنكه از انديشه‌هاي انقلابي او خبر داشته و يا حتي جهان بيني او را پذيرفته باشند.
«چه» مي‌توانست همچون بسياري از فارغ التحصيلان رشتهء پزشكي در گوشه‌اي از دنيا براي خود مطبي دايركند، اما روح عصيانگرش او را واداشت تا به ياري همنوعانش درمناطق استبداد زدهء آمريكاي لاتين بشتابد. زماني كه چه‌گواراي جوان و دوست همراهش «آلبرتو گرانادو» با موتورسيكلت از ردهء خارج توترون 500 مدل 1939، كه تنها به بهاي چند پزوي ناچيز خريداري شده بود، قصد سفر به دور آمريكاي لاتين را جهت درمان بيماران جزامي كرد آمريكاي سرخ لاتين در زير چكمه‌هاي سنگين امپرياليسم جان مي‌داد، اما نه «چه» و نه «آلبرتو» هيچ كدام از اين حقيقت تلخ آگاهي نداشتند.آن‌ها تنها مي‌خواستند مناظر بكر قارهء پهناورشان را از نزديك ببينند و به كمك بيماران جزامي بشتابند، سفري كه پايانش به گونه‌اي ديگر بود و باعث تولد انسان‌هايي شدكه اكنون نام آن‌ها را مترادف با انقلاب به كار مي‌برند.
» چه‌گوارا» مردي بود كه هرگز شخصائ در بند مقام، رهبري و يا افتخارات نبود. او اعتقاد راسخ داشت كه مبارزهء چريكي انقلابي، شكل بنيادين اقدام براي كسب آزادي خلق‌هاي آمريكاي لاتين است و اين نتيجه‌گيري ناشي از اوضاع اقتصادي، سياسي و اجتماعي تقريبائ تمام كشورهاي آمريكاي لاتين بود. «چه» عميقائ بر اين باور بود كه رهبري سياسي و نظامي مبارزه چريكي بايد يگانه باشد و اين كه مبارزه تنها مي‌تواند توسط خود واحد چريكي رهبري شود، نه از طريق دفاتر راحت بوروكرات ها در شهرها.
چه‌گوارا به معناي واقعي كلمه يك چريك مبارز انترناسيوناليست بود. او مي‌گويد: « هر قطرهء خون ريخته شده در سرزميني كه در زير پرچمش زاده نشده باشي، تجربه‌اي است كه به زندهء ماندگان منتقل مي‌شود تا بعدائ آن را در مبارزه براي رهايي كشورشان به كار برند. همچنان‌كه كه خلقي خود را آزاد مي‌سازد، ‌قدمي بر مي‌‌دارد در پيكار براي رهايي مردم خود ما.» «چه» معتقد بود كه هر انساني براي رهايي از ظلم و استبداد بايد بهايي براي‌آزادي‌اش پرداخت كند، او مي‌گويد: «اسكلت آزادي ما قبلائ شكل گرفته است، هنوز گوشت و لباس به اين اسكلت نيامده است، ما بهاي آزادي خود و حفاظت از آن را با خون و ايثار پرداخت مي‌كنيم. ايثار و فداكاري ما آگاهانه است، سيرآزادي طولاني و در بعضي قسمت‌ها ناشناخته است.»هفتم اكتبر 1967 «چه» آخرين سطرهاي وقايع روزانهء خود و گروه چريكي‌اش را نوشت. روز بعد در ساعت يك بعدازظهر در يك درهء كم عرض و تنگ، جايي كه براي درهم شكستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نيروي عظيمي از دشمن برآن‌ها تاخت. گروه كوچك مرداني كه واحد چريكي را تشكيل مي‌دادند تا گرگ و ميش بامداد قهرمانانه جنگيدند.ازكساني كه در نزديك‌ترين مواضع به «چه» مي‌جنگيدند كسي زنده نماند جزو دو نفر كه به همراه «چه» مجروح و دستگير شدند. روز بعد از دستگيري «چه» با شنيدن صداي شليك فهميد كه دو همرزم «پرويي» و «بوليوي‌اش» اعدام شده‌اند. نوبت به «چه» رسيده بود، مجري اعدامش دستخوش ترديد شده بود. »چه» با استواري فرياد زد «شليك كن نترس !» آنگاه با شليك يك رگبار مسلسل از كمر به پايين حكم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سينه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعويق بيفتد. اين تصميم ظالمانه عذاب «چه» را طولاني مي‌كند تا اين‌كه گروهباني كه او نيز مست بوده است گلوله‌اي به پهلوي او شليك مي‌كند و به زندگيش پايان مي‌دهد. اين شيوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامي بود كه «چه» بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسياري نشان مي‌دادكه به اسارت او درآمده بودند. براي «چه» ساعت‌هاي پاياني زندگي‌اش در چنگ دشمن فرومايه قطعائ بسيار تلخ بوده است; اما هيچ كس بهتر از او آمادگي گذراندن چنان آزموني را نداشت. هشتم اكتبر چه‌گوارا تير باران شد.جسدش را به هلي‌كوپتر بستند تا به همه اعلام كنند كه چريك مبارز را دستگير كرده‌اند پس از انتقال جسد «چه» به «هيگوئرا» روستايي درشمال بوليوي، تازه همه فهميدند چه كسي كشته شده است. حكومت وقت از ترس، جسد «چه» را سوزاند و بقاياي استخوانش را در مكان نامعلومي خاك كرد. سال‌ها بعد در پي فشار دولت كوبا و شخص فيدل كاسترو، دولت بوليوي استخوان‌ها را در تابوت گذاشت و به كوبا فرستاد تا «چه‌گوارا» در ميان اشك و احترام دفن شود.

۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

(24) ::. کوتاه اما عمیق


دوستان فراوان نشان دهنده کاميابي در زندگي نيست ، بلکه نشان نابودي زمان ، به گونه اي گسترده است.
گاهي تنها راه درمان روانهاي پريشان ، فراموشي است.
نقد و ارزيابي بي کينه ، پاداشي است که ارزش آن را بايد دانست .
مردمان توانمند در خواب نيز ، رهسپار جاده پيشرفتند .
هم رنگ ديگر کسان شدن ، باور هيچ کدام از بزرگان نبوده است .
آدم هاي بزرگ به خوشي هاي کوتاه هنگام تن نمي دهند .
براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود .
اگر به سخني که گفته ايد با تمام وجود پايبند هستيد، ديگر نيازي نيست براي آن پوزش بخواهيد .
نرمدلي و نرمش منش آدمي است و سنگدلي و سختسري منش اهريمن.
گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشي کمياب است .
در هر سرنوشتي ، رازي مهم فرو نهفته است .
آدمياني که با ديگران روراست نيستند با خود نيز بدين گونه اند .
گاهي براي رسيدن به پيشرفت مي بايست راه سخت کوهستان را برگزينيم .
رَد راستي ، رَد خويشتن است
اگر از خودخواهي کسي به تنگ آمده اي او را خوار مساز ، بهترين راه آن است که چند روزي رهايش کني
جايگاه ارزيابي و نقد شما بر کارکرد ديگران ، مي تواند آغازگاه نخستين گام شما براي سازندگي باشد .
آدمهاي بزرگ و انديشمند ، بسيار اشک مي ريزند
مينديش که ديگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند .
الگوي انساني شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زيباتري در برابر شماست
هر چه بلند پروازتر باشيد تپش دلتان کمتر خواهد شد .
اگر ديگران را با زيباترين منشها و صفات بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ايم آنگونه باشد که ما مي گويم .
آنکه درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد همگان بي سوادش مي پندارند
هيچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنيد
ناتوان ترين آدميان، آناني هستند که نيروي بدني خويش را به رخ ديگران مي کشند
صدها راه براي پند و اندرز دادن وجود دارد اما بيشتر بدترين گونه آن ، که همان رو راست گفتن است را برمي گزينيم
اگر شيفته کارت نباشي ، روانت بيمار مي شود و در نهايت پيکرت از پاي در خواهد آمد .
هيچ کس و هيچ چيز نمي تواند مانع پويندگي ما شود
اگر آماده نباشيم ارزشمندترين زمان ها را نيز از دست خواهيم داد ، و کسي که آماده نيست بخت کمتري براي پيروزي خواهد داشت ، آمادگي يعني بروز بودن در هر حرفه و کاري
کار ، بهترين تسکين دهنده ، افکار پريشان ، و غم است
کودکي که گناه خويش را بدون پرسش ما به گردن مي گيرد در حال گذراندن نخستين گام هاي قهرماني است .
افتخار در خشک کردن اشک است ، نه در جاری کردن آن . . .
اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي
پشتيباني از داشته ديگران ، پشتيباني از داشته خود ماست .
در دوي زندگي ، هميشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و هميشه با خود بگو تنها يک گام پيشترم ، تنها يک گام
پيش نياز دلير بودن بدني ورزيده نيست ، گاهي آدمهاي سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک ماليده اند
خموشي در برابر بدگويي از دوستان ، گونه اي دشمني است .
هميشه بين خود و همسرت بازه اي را نگاهدار تا به خواري گرفتار نشوي
اگر مي خواهي بزرگ شوي ، از کردار نيک ديگران فراوان ياد کن
هيچ گاه براي آغاز دير نيست ، همين بس که به خود بگويم اين بار کار نا تمام را پايان مي دهم
دردها و رنج ها فکر انسان را قوي مي سازد
کساني که روح ناميد دارند مقصرترين مردم هستند.
کسي که مي ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.
عشق تنها چيزي است که با بخشيدن،بيشتر مي شود.
تنها چيزي که در دنيا تغيير نمي کند ،لزوم تغيير است.
اگر در کار ها «اگر»نباشد به طور يقين پيروز خواهيم شد.
معجزه در لحظه رخ مي دهد آماده باش و بخواه .
همان طور که آفتاب تيرگي ها را مي راند اشخاص با نشاط نيز از قلب ديگران غم و اندوه را مي زدايند - دکتر علي شريعثي
هرکه با ما دوست باشد سرور و سالار ماست یاد او درمان ما و قلب او در قلب ماست...
انسانها یک به یک در خاک رفتند یکی شاد و یکی غمناک رفتند .چو باید رفت یک روزی از این خاک خوشا آنان که چون گل پاک رفتند.
به لاک پشت هانگاه کنید آن ها تنها وقتی پیشرفت می کنند که سرشان را ازلاک خود بیرون آورند
باید که مهربان بود ، باید که عشق ورزید ، زیرا که زنده بودن ، هر لحظه احتمالیست
عشق حادثه ای است که انسان های بزرگ را متعالی و انسان های کوچک را مات ميکند!
زندگی سر گذشت در گذشت آرزوهاست!!!
برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است. کسی که چنین می پندارد، به گامهای خود نیز ایمان ندارد.
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند ( دکتر علی شریعتی )
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری (دکتر علی شریعتی)
هرچی هستی همون باش / هرچی نیستی نگو کاش
فرصت شمار صحبت ، کز این دو روز منزل / چون بگذریم نتوان دیگر به هم رسیدن . . .
خزان که مال ما شد ٬ بهار مال شماصاف و ساده بگویم ٬ سلام ٬ حال شما . . . ؟!
همه چيز در پايان خوب است. اگر خوب نباشد بدانيد که هنوز به نقطه پايان نرسيده است
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد
نه یادم می کنی نه می روی یادبه نیکی باد یادت ای دوستعجب نبود کنی مرا فراموشفراموشی است رسم آدمیزاد
معشوقی را که چشم انتخاب کند، چه بسا که محبوب دل نشود. اما آنرا که دل پسندد، بی گمان نور چشم خواهد شد.
ملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان، اما به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود.
مارتین لوترکینگ گفته: اگر از یک فرد خواسته شود که خیابانها را جارو بزند، او باید این کار را همانند نقاشی میکل آنژ، موسیقی بتهوون، و به زیبایی شعر شکسپیر انجام دهد.
او باید خیابان را آنچنان خوب جارو بزند که همه بگویند اینجا یک رفتگر بزرگ زندگی می کند که کارش را خوب انجام می دهد.
هیچگاه کسی را مسخره نکنید، شاید قهرمان دنیای خویش باشد.
چاله ی شکست پر است از انسان های تندرو.

۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

(23) ::. 10 پيشنهاد ويژه براي تقويت مغز


۱/ کاری انجام دهید
دانشمندان بر این باورند که نرمش های هوازی منظم می تواند ساده ترین و مهم ترین راه برای سلامتی طولانی مدت مغز باشد. در حالی که قلب و ششها واکنشی سریع نسبت به دویدن بر روی دستگاه دوی ثابت نشان می دهند، مغز هم به آرامی با هر قدم قعالیت میکند. برای سلامت دائمی مغز، روزانه حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت جسمانی (دویدن و نرمش های هوازی) می تواند نقش شایان توجهی داشته باشد.

۲/ متعادل بخورید
انرژی بسیار زیاد یا انرژی بسیار کم خللی بزرگ در کارایی مغز ایجاد میکند. رژیم غذایی تشکیل شده از مواد قندی کم با فیبر بالا و چربی و پروتئین معمولی بسیارآرام تر از غذاهایی با میزان قند بالا (مانند شیرینی جات و نشاسته) در بدن تجزیه میشوند. سرعت ثابت و ملایم هضم در روده مقدار انرژی بیشتری را به مغز می رساند، و باعث بهینه‏سازی سوخت و ساز در ارگانهایی شوند که می توانند در سلامتی طولانی مدت نقش بسزایی داشته باشند.

۳/ مراقب رژیم غذاییتان باشید
در حالی که پرخوری فعالیت مغز را کند میکند و در طولانی مدت باعث وارد آمدن به مغز می‏شود، کمبود کالری هم می تواند اثر مشابهی را بر مغز گذارد. رژیم های غذایی مفرط می تواند باعث طولانی شدن برخی دردها در بدن و در نتیجه سلب آسایش شوند، احساسی که باعث اعتیاد افراد به لاغر ماندن (anorexia) (ترس از چاق شدن) شود. بسیاری از مطالعات رژیم های غذایی مفرط را با حواس پرتی ، اختلال در حافظه و پریشانی مرتبط می دانند.

۴/ مراقب بدن خود باشید
بسیاری از بیماری های قابل پیشگیری مانند دیابت نوع دوم، چاقی، فشار خون و… می توانند تاثیر بسزایی در پیر شدن مغز داشته باشند. فعال و سالم نگه داشتن سیستم گردش خون با کارهایی از قبیل سیگار نکشیدن و عدم استفاده از چربی های اشباع شده مانع از پیری زودرس مغز میشود.

۵/ از استراحت و آرامش لذت ببرید
در زمان استراحت و رویا، خاطرات به آرامی مرور میشوند، بعضی دور ریخته میشوند و بعضی ذخیره می شوند. مطالعات نشان می‏دهند وقتی دچار کمبود خواب هستیم، پروتئینی که سیناپس‏ها (محل تماس دو عصب) را شکل می دهد توانایی کافی برای تفکر و فراگیری را از دست می‏دهد، علاوه بر این خواب ناکافی با فراموشی در ایام کهولت رابطه مستقیم دارد.

۶/ از قهوه تان لذت ببرید
تحقیقات نشان داده است که استفاده منظم از کافئین از مغز محافظت می کند. بر اساس یک مطالعه علمی ۲ الی ۴ بار سرحال آمدن بعد از خستگی در یک روز می تواند به کاهش فراموشی کمک کند و ۳۰ تا ۶۰ درصد از بروز آلزیمر پیشگیری کند. اینکه آیا کافین موجود در چای و قهوه باعث رفع خستگی میشود یا آنتی اکسیدان موجود در آنها هنوز مشخص نیست اما قهوه باعث افزایش سطح هوشیاری در این بعد از ظهر و چند سال بعد میشود.

۷/ ماهی بخورید
براساس تئوری های جدید وجود ماهی در رژیم غذایی انسانها می تواند نقش بسزایی در تقویت حافظه انسانها داشته باشد. اسیدهای چرب مورد نیاز مانند امگا ۳، برای ساختمان مغز مهم بشمار می آیند و تاثیر آنها برای درمان بیماری های مغزی بسیار موثر است. مطالعات انجام گرفته بر روی تاثیر مکمل امگا ۳ نتایج جالبی را به همراه داشت که نشان می داد امگا ۳ دربرخی دیگر از منابع غذایی مانند تخم کتان، ماهی ها و برخی از حیوانات علف خوار نیز یافت می شود.

۸/ خونسرد باشید
استرس تاثیر بد و مخربی روی مغز می گذارد و با ترشح هورمون‏های خطرناکی در ناحیه‏ی هیپوکمپوس (hippocampus) و سایر قسمت های مغز، حافظه را تحت تاثیر قرار می‏دهد. بعضی از دانشمندان بر این عقیده‏اند که داشتن یک زندگی متعادل و دنبال کردن فعالیت های آرامش بخش مانند یوگا، حضور در اجتماع و انجام فعالیت‏های هنری می تواند روند فراموشی بر اثر کهولت سن و پیری مغز را به تاخیر بیاندازد.

۹/ از مکمل ها استفاده نکنید
اخیرا استفاده از مکمل ها به وسیله برای جبران کاستی‏ها تبدیل شده اند، استفاده از مکمل های آشنا برای ما مانند مولتی ویتامین ها تنها نوعی هدر دادن هزینه است. دارو های مکملی مانند (ginkgo) و (melatonin) امروزه از نظربسیاری از افراد به سطل های زباله تعلق دارند. علیرغم منشا طبیعی، اینگونه داروها فاقد عوارض جانبی نیستند، عوارضی مانند: فشار خون بالا، مشکلات گوارشی، مشکلات باروری و افسردگی. برای انسانهای سالم داروی (ginkgo) هیچ تاثیر مثبتی ندارد و گاها تاثیر دارونماها از این گونه مکمل ها بیشتر است.

۱۰/ مغز را به چالش بکشید
حل یک جدول، بازی فکری یا تست هوش به عنوان سوالات هوش و محرک مغز به شما کمک میکنند تا همیشه ذهنی جوان و سالم داشته باشید. هرچند که کمبود سواد عامل موثری در کاهش حواس و کمکاری ذهن است. هرچه بیشتر برای یادگیری تلاش کنید، ذهن شما برای دوران کهولت آماده‏تر و جوانتر خواهد بود. کلید کار میتواند انجام یک کار چالشی جدید مانند حل یک پازل جدید و سرگرم کننده باشد.

(22) ::. جوان نگهداشتن مغز!


زمانیکه به 30 سالگی می رسیم، مغزهای ما آهسته و ثابت، مسیر یک منحنی نزولی را در پیش می گیرند. اما این تنزل شناخته شده یک عارضه جانبی غیرقابل فرار نیست، بلکه اخیرا گفته می شود شما می توانید با روشهایی تغییرات مربوط به افزایش سن را خنثی کنید.
روشهای ساده ای که فعال بودن شما را تضمین کند و نیروی ذهنی تان را قوی نگه دارد. وقتی در اینترنت جستجو می کنید، مراکز کلیدی در مغزتان را که کنترل تصمیم گیری و استدلال آوری پیچیده را کنترل می کنند، درگیر می کنید.
این کلیک های کوچک گاهی از خواندن نیز محرک تر است. جستجو در اینترنت مدارهای عصبی را استفاده می کند که در هنگام خواندن فعال نیستند. استفاده بیشتر از گوگل که برای جستجو هدفمند تر است، چرخه های قوی تری در ذهن شما می سازد.
پیشنهاد: برای مثال چند روز در هفته به مدت 20 دقیقه در اینترنت به دنبال مطالبی بگردید که همواره میخواستید بیاموزید، هر چه که باشد! درباره بازیگران، موسیقی یا فعالیت مغزی!
بله، ورزش!
ورزش می تواند زوال عقل را بخوبی به تاخیر بیندازد.
اما می دانید که ورزش منظم می تواند زوال عقل را کاملاً معکوس کند؟
طبق تحقیقات تمرینات ایروبیک سرعت و شفافیت تفکر را بسیار بالا برده و همچنین بافت نسج مغز را زیادتر میکند.
پیشنهاد: سه بار در هفته به مدت 50 دقیقه پیاده روی تند انجام دهید تا این تاثیر بر شما ایجاد شود.
برای نتیجه بهتر در پارک یا مکان پر درخت اینکار را انجام دهید زیرا تاثیرش 20 درصد بهتر خواهد بود.
مسواک زدن به وضوح با سلامت مغزی ارتباط دارد.
این نتیجه پس از مطالعه بر روی هزاران فرد بین 20 تا 59 ساله انجام شده است و مشخص شد بیماریهای دندان و لثه با بدترین بیماری های مغزی در سنین کهولت ارتباط دارد.
پس به توضیه های دندان پزشکتان توجه کنید، هر روز مسواک حداقل یکبار و هر بار حداقل 2 دقیقه مسواک زدنتان طول بکشد.
تا جای ممکن از نوشیدن مشروبات الکلی بپرهیزید، با افزایش مصرف الکل، حجم مغز کاهش می یابد، و این مشکل در زنان بیشتر است زیرا زنان جثه کوچکتری دارند و بیشتر در معرض این خطر قرار می گیرند.
مصرف زغال اخته سرعت عملکرد مغز را افزایش می دهد و باعث رشد سلولهای هیپوکامپوس می شوند.
زغال اخته را همراه با غلات یا ماست مصرف کنید و برای فصلهای بعد فریز کنید.
با سودکو 10 سال جوانتر شوید!
سودوکو سرعت انتقال و تصمیم گیری در مغز را به نحو عجیبی افزایش می دهد، اول می توانید با پازل ها و جدولهای ساده که در تمام فروشگاه ها هست شروع کنید تا در سودوکو حرفه ای شوید!
مدیتیشن نیز بر بهبود سلولهای خاکستری مغزتان اثر می گذارد و بر رشد مناطقی از مغز که مخصوص کنترل حافظه، زبان و حواس است اثر مثبت دارد.
با 15 دقیقه مدیتیشن در روز شروع کنید، مثلا در ساعت ناهار یا قبل از ترک محل کار، راست بنشینید، چشمها را ببندید، و به هر چیزی که در زمان حال حسش می کنید، تمرکز کنید.
چه صدای پرنده ای در دوردست باشد چه صدای تنفس تان.

۱۳۸۸ تیر ۱۱, پنجشنبه

(21) ::. روانشناسی شخصیت


فروردین: گل رز
شما گاهی بدون فکر قبلی کاری را انجام می دهید . بسیار رک گو هستید و عاشق مسافرت! اشتیاق زیادی برای زندگی کردن دارید و پشتکارتان خوب است.

اردیبهشت: گل نسترن
فردی صبور و پرطاقت هستید و اراده بسیار قوی دارید . دوست دارید کارها را به آهستگی ولی به طور جدی انجام دهید . خجالتی هستید و قابل اعتماد . سعی می کنید از مشاجرات دوری کنید.

خرداد: گل یاس سفید
رفتار دوستانه ای دارید . رک گو و پر حرف بوده و همین امر به جذابیت شما می افزاید . مانند گل یاس ، همیشه برای زنده کردن یک مجلس و معطر کردن آن حضور دارید . از رفتار بد دیگران سریع می گذرید . برای رفاقت ارزش زیادی قائلید.

تیر: گل بنفشه
زندگی همیشه برایتان شیرین نیست و زیاد با فراز و فرودهای آن مواجه می شوید . به جای داشتن درآمد جزیی به فکر درآمدهای کلان هستید . ذهن خلاقی دارید و به دنبال فعالیتهای خلاقانه هستید . در خانه بیشتر از همه جا احساس امنیت و آرامش می کنید.

مرداد: گل شب بو
فردی با محبت ، خونگرم ، دلسوز اما کمی عصبی هستید . غالباً از کمبود اعتماد به نفس رنج می برید و کمی نیز احساس ترس در شما دیده می شود . برخی اوقات مردم از اخلاق خوب شما سوء استفاده می کنند.

شهریور: گل داوودی
جدی، متفکر و تا حدی اندیشمند هستید . در کارهایتان سرسختی و سماجت دارید و این مسئله گاهی به ضرر شما تمام می شود . به رغم آنکه شخص مهربانی هستید اما برخی اوقات رگه های نامهربانی در شما نمایان شده ک این مسئله دیگران را آزار می دهد.

مهر: گل زنبق
فرد مودبی هستید . به سرعت عصبانی می شوید ولی خیلی سریع به حالت اولیه باز می گردید . از زیبایی لذت می برید . فرد محبوبی هستید و سرشت سخاوتمندی دارید . میل زیادی برای زندگی در شما موج می زند و از انجام هر کاری لذت می برید.

آبان: گل ارکیده
به سرعت تصمیم می گیرید و در انجام کارهایتان بسیار سریع و چابک هستید . تغییرات شغلی شما را نمی ترساند که این موضوع یکی از برتری های شخصیت شماست . توانایی استثنایی در سازماندهی کارهایتان دارید.

آذر: گل مریم
احساساتی ، صادق ، باوفا ، بشاش و خوش اخلاق هستید ، اما اگر بخواهید می توانید همزمان روی دیگر سکه را نیز نشان دهید . خانه را تنها پناهگاه مطمئن زندگی می دانید . کمال طلب و تا حدی رویایی هستید که در برخی موارد این رگه های شخصیتی به کمک شما می آیند.

دی: گل همیشه بهار
اهل رقابت و دوست بازی و قابل اعتماد و امین هستید و خیلی علاقه دارید وقت خود را بیرون از خانه بگذرانید . بسیار تودار و در واقع درون گرا هستید ، از شادی دیگران شاد می شوید اما خود به سختی به آرزوهایتان دست می یابید.

بهمن: گل گلایل
باهوش هستید و می دانید چه می کنید. می خواهید همه امور مطابق میل شما باشد که البته گاهی می تواند به دلیل عدم توجه به نظر دیگران برایتان مشکل ساز شود . اما در مورد عشق صبور هستید . همواره اهدافی برای دستیابی دارید و واقعاً برای رسیدن به آنها تلاش می کنید.

اسفند: گل نرگس
مهربان ، با گذشت و بسیار تودار هستید به هیچ وجه خودخواه نیستید . همیشه بهتربن را برای دیگران می خواهید . دوستانتان برایتان بسیار مهم هستند و قدر آنچه را که دارید می دانید . بین دوستان محبوب هستید و در خانواده نظر شما بر دیگران ارجحیت دارد



۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه

(20) ::. خواص درمانی عسل


عسل قبل از اینکه یک غذای کامل باشد، اکسیر پر ارزشی است که سال های سال به عنوان دارو و درمان مورد استفاده قرارگرفته و حاوی حدود ۸۰ نوع ماده مفید برای انسان است.
عسل به علت داشتن گلوکز زیاد که سهل التجزیه و انرژی زاست، تأثیر مهمی روی عضلات قلب دارد. از طرفی باعث تحریک و تقویت قلب و نیز گشاد شدن رگ ها شده و جریان خون را در درون شریان های انشعابی افزایش می دهد. از طرف دیگر سبب بهبود وضع فشار مایعات بدن شده و فشار خون را تنظیم و از سکته قلبی جلوگیری می کند. چنانچه اگر بیماران قلبی روزانه ۵۰ الی ۱۴۰ گرم عسل به مدت ۲ ماه مصرف کنند، مقدار هموگلوبین خونشان افزایش یافته و ضربان قلب آنها متعادل می شود.
اگر عسل با سایر غذاها خورده شود، باعث کاهش اسیدهای اضافی معده می شود و بر درمان زخم معده، ورم معده و روده مؤثر است. به علت داشتن آهن و منگنز، عسل به هضم غذا کمک کرده و ترشح شیره معده را به حالت طبیعی برمی گرداند. از طرفی، دارای کنش دو جانبه است. اول کنش موضعی: که مانند بهم آمدن زخم های خارجی موجب بهم آوردن زخم معده می شود و دوم کنش تقویت کننده که به طور یک جا روی بدن به ویژه دستگاه عصبی است. همچنین فروکتوز عسل یک بازتاب پاک کننده گندزدایی در روده دارد و به علاوه اسیدفرمیک عسل با تخمیر و ترشی روده مبارزه می کند. عسل به علت داشتن خواص میکروبی، مقوی معده و روده ها بوده و موجب تسهیل عمل دفع و لینت مزاج است. عسل خصوصاً در رفع بیماری زخم روده بزرگ مفید است.
بهترین زمان مصرف عسل دو ساعت قبل از نهار و یا ناشتا و سه ساعت بعد از شام است. در مورد برخی بیماری های دستگاه عصبی مرکزی، عسل غنی شده از ویتامین را توصیه کرده اند که حاوی اسید گلوتامیک است. عسل همچنین در درمان بیماری داءالرقص (انقباض های تشنج آور ماهیچه ها) مؤثر است. از طرف دیگر ویتامین D موجود در عسل، اعمال بین کلسیم و فسفر را تنظیم می کند و صمغ موجود در عسل نیز نمی گذارد جدار عروق سفت شده و حالت آلاستیستیه خود را از دست بدهد، در نتیجه مواد غذایی بهتر به مغز می رسد و مطالب بهتر در حافظه می ماند. همچنین علاوه بر اینکه عسل خوراک سلول های انساج است، بر ذخایر گلیکوژن کبد نیز می افزاید و عمل سوخت و ساز نسوج را تشدید می کند. با در نظر گرفتن این حقیقت که کبد، سموم باکتری ها را خنثی می کند و گلیکوژن عامل اصلی مبارزه با سموم باکتری هاست، می توان به اهمیت عسل در افزودن قدرت کبد در مبارزه با میکروب ها پی برد.
به همین دلیل در درمان های بالینی، از عسل حاوی مقدار زیادی گلوکز به روش تزریق وریدی در بدن انسان استفاده می کنند. از طرف دیگر قندهای موجود در آن بیشتر از نمک تغذیه شده، ورم های فیستولی لوله های ادراری را از بین می برد و روی کلیه مستقیماً اثر کرده و ادرار را افزایش می دهد. همچنین داروی بسیار مؤثر برای معالجه آماس و التهاب چشم است و نیز در درمان بیماری های ناشی از ویتامین A و B و شب کوری مؤثر است. علاوه برآن، قندهای عسل به دندان هیچ صدمه ای وارد نمی کند و برخلاف شکر حاوی آنتی بیوتیک است و اسید تولید نمی کند، بنابراین دندان ها را ضدعفونی می کند. در نهایت اینکه عسل اکسیر طول عمر است و اعضا را تقویت کرده و خستگی را دفع کرده و قدرت جوانی را افزایش می دهد.

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

(19) ::. اضافه‌کردن ادویه‌جات و سبزی‌های معطر به رژیم غذایی می‌تواند برای سلامت شما مفید باشد


به گزارش دکتر سوزانا زیک، متخصص طب طبیعی و پژوهشگر نظام بهداشتی دانشگاه میشیگان در این باره می‌گوید: "افزودن این گیاهان معطر به غذاها می‌تواند به حفظ وزن طبیعی کمک می‌کند. به علاوه آنها می‌توانند به پیشگیری از برخی سرطان‌ها کمک کنند، و حتی فشارخون را کاهش دهد، به کنترل قند خون کمک کند و سلامت قلب و عروق را بهبود بخشد."
با جایگزینی چاشنی‌های معمول که حاوی قند،نمک، و چربی هستند با این گیاهان معطر می‌توان هم به حفظ سلامتی کمک کرد و همه به غذا رایحه بخشید.
دکتر زیک این 10 نکته را برای انتخاب بهترین گیاهان معطر توصیه می‌کند:
• نمک را با گیاهان معطر جایگزین کنید.گیاهان معطری مانند مرزنگوش، آویشن، رزماری، جعفری و سیر می‌توانند رایحه‌ طبیعی غذاها را بیرون بکشند.
• از سیر تازه استفاده کنید. سیر می‌تواند فشارخون و کلسترول را پایین بیاورد.
دکتر زیک می‌گوید: "برای به دست آوردن حداکثر منافع لازم است دست کم سه پر سیر متوسط تازه در روز مصرف کنید. سیر خشک یا سیری که مدت‌ها مانده باشد، خواص خود را از دست می‌دهد."
• رزماری بخورید. رزماری حاوی مواد آنتی‌اکسیدانت است که تصور می‌رود حافظه را بهبود بخشد و احتمالا به پیشگیری از سرطان کمک کند.
• با کمک ریحان، مرزنگوش و رزماری با سرماخوردگی مبارزه کنید. اسانس‌های روغنی موجود در این گیاهان ممکن است بتواند در مبارزه با سرماخوردگی و آنفلوآنزا به شما کمک کند.
• سرفه مزمن را با آویشن درمان کنید. زیک می‌گوید: "منافع بهداشتی آویشن بی‌نظیر هستند. این گیاه به طور سنتی برای درمان سرفه، حتی سیاه‌سرفه استفاده می‌شده است."
• برای کمر درد زردچوبه بخورید. پژوهشگران دریافته‌اند که ماده‌ای به نام کورکومین که در زردچوبه یافت می‌شود، دارای خواص ضدالتهابی است. زردچوبه می‌تواند به تنهایی، و اضافه‌شده به ادویه کاری مورد استفاده قرار گیرد.
• با کاری با سرطان بجنگید. همچنین معلوم شده است که کورکومین باعث کوچک‌شدن پولیپ‌های روده بزرگ پیش‌-سرطانی می‌شود.
• از "ادویه‌ گرم" برای کاهش فشارخون استفاده کنید. ادویه گرم مانند زنجبیل،جوز بویا، دارچین،فلفل شیرین،فلفل سیاه و فلفل قرمز باعث حرکت خون از قسمت‌های مرکزی بدن به پوست می‌شوند. به گفته دکتر زیک این وضعیت باعث می‌شود خون به صورتی یکنواخت‌تر در سراسر بدن پخش شود و ممکن است فشارخون بالا را نیز کاهش دهد.
• برای تسکین معده زنجبیل بخورید. موادی به نام جینجرول‌ها که در زنجبیل وجود دارند می توانند به کنترل تهوع کمک کنند.
• شکر را با ادویه جایگزین کنید. ادویه‌جاتی مانند دارچین و جوز بویا را به جای شکر برای شیرین کردن تنقلات استفاده کنید.

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

(18) ::. نامهای ماه‌های ایرانیان به چه معناست؟!


فروردین
فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.در اوستا و پارسی باستان فرورتینام,در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.بنا به عقیده پیشینیان,ده روز پیش از اغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته,برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان,هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب,به دنیای دیگر می‌روند.
اردیبهشت
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء:
جزء اول((اشا))از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است,راستی و درستی,تقدس,قانون و آئین ایزدی,پاکی....و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است.
جزء دیگر این کلمه که واژه ((وهیشت))باشد. صفت عالی است به معنای بهترین,بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است.در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت((مانند بهشت))هم آمده است.
خرداد
خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاهشمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ,در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا.,همه,درست,و کامل.دوم تات که پسوند است برای اسم مونث,بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است.ایزدان تیرو باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
تیر
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه,در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود.فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک ,از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر رادر زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.
امرداد
امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ,در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول((ا))ادات نفی به معنی نه,دوم((مرتا)) به معنی مردنی,نیست و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه ((مرداد))به غلط استعمال می‌شود.در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :نیک اندیشی,صلح و سازش,راستی و درستی,فروتنی و محبت به همنوع,تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.
شهریور
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه,در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء:خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات .چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند.روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
مهر
مهردر سانسکریت میترا ,در اوستا و پارسی میثر ,و در پهلوی میتر,و در فارسی مهر گفته می‌شود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند.مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان.میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.مهر,ایزد هماره بیدار و نیرومند استو برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دردغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست.مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند.برای انکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است.مقام مهر در بالای کوه ((هرا))است,انجایی که نه روز است و نه شب ,نه گرم است و نه سرد,نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است.این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است.ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند.مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و دکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم ((میترس))می‌ستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند.نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
آبان
آبان در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود.در اوستا بارها ((آپ))به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را,آبان می دانند.ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد.به سبب آنکه((زو))که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده ,او را شکست داده,تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد, ایرانیان این روز را جشن می گیرند,دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می‌گیرد.
آذر
آذردر اوستا آتر ,آثر,در پارسی باستان آتر,در پهلوی آتر,و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.آریائیان(هندوان و ایزدان)بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند.ایزد آذر نزد هندوان ,آگنی خولنده شده و در ((ودا)) (کتاب کهن و مقدس هندوان)از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد.
دی
دی در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ,دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر ((دا)) به معنی دادن و افریدن است.در خود اوستا صفت دثوش(=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی و روز ماه,روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار,دثوش)موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به ((دی))با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند. مثلا روز هشتم را ((دی باز)) و روز پانزدهم را ((دی بمهر))و....دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
بهمن
بهمن در اوستا وهومنه ,در پهلوی وهومن,در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: ((وهو))به معنی خوب و نیک و ((مند))از ریشه من به معنی منش:پس یعنی بهمنش,نیک اندیش,نیک نهاد.نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می‌دارد.خروس که از مرغکان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده ,مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند,ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود.و در طب نیز این گیاه معروف است.
اسفند
اسفند دراوستا اسپنتا آرمیتی,در پهلوی اسپندر,در فارسی سپندار مذ,سفندارمذ,اسفندارمذ,و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند,که صفت است به معنی پاک و مقدس,یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست,شاید و بجا.دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن . بنابراین ارمتی به معنی فروتنی,بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند.سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است.وی موظف است که همواره زمین را خرم ,آباد,پاک و بارور نگه دارد,هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است .بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.

۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه

(17) ::. اصول زندگی مشترک


اين كه زن و شوهر يكديگر را دوست مي دارند، جاي هيچ سخني نيست؛ ولي در مواردي، به آن علت، كدورت پديد مي آيد كه آن را بر زبان نمي آورند و در اين هنگام است كه نسبت به يكديگر متزلزل شده و درباره دوستي خود، به شك و ترديد مي افتند. اسلام از ما مي خواهد كه دوستي و محبت خود را نسبت به هركس كه دوستش داريم، ابراز كنيم.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
«ذكر جمله "تو را دوست مي دارم" از طرف شوهر به زن هرگز از ذهن زن زدوده نخواهد شد. پيوند زناشويي با ابراز محبت و علاقه استحكام پيدا مي كند و دوام مي يابد. شما مي دانيد كه در زندگي زناشويي، در عين وجود انضباط، علاقه و محبت بايد حكومت كند، نه قانون و مقررات.
خود آرايي و پاكيزه بودن:
در زمينه تحكيم روابط ضروري است زن و شوهر خود را براي يكديگر بيارايند و از لباس و سر و وضع ظاهري خود، مراقبت كنند. توصيه هاي اسلامي در زمينه مسواك كردن، استحمام، روغن مالي، شانه كردن موي سر، ناخن گرفتن، عطر زدن و خوب لباس پوشيدن است و اين امور سبب رغبت طرفين نسبت به يكديگر مي شود.
امام موسي بن جعفر (عليه السلام) فرموده اند:
«خود آرايي و آمادگي مرد، سبب افزايش عفت زن مي شود و برخي از زنان كه در روزگاران گذشته آلوده شده اند، از اين بابت بوده كه شوهرانشان خود را نمي آراستند».
پس همانطور كه مرد نياز به آرايش زن دارد، زن هم چنين نيازي را از طرف شوهر احساس مي كند. شما به عنوان شوهر اجازه دهيد همسرتان درباره لباس شما اظهار نظر كند و زيباترين لباس را بر اندام شما بپسندد.
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
«وظيفه زن اين است كه خود را براي شوهر بيارايد و در كنار او خوشبو و معطر باشد».
رابطه همسري و تداوم آن:
در سايه ازدواج كه زن و شوهر با حفظ استقلال نسبي خود، تن به اين رابطه مي دهند، هم به خاطر تسكين غرايز و هم به خاطر حفظ وحدت، تداوم و بقاي نسل است. البته داشتن رابطه، تنها به خاطر جنبه غريزي آن، نوعي حيوانيت است و ازداواج تنها به خاطر وصول به چنين هدفي موجب پديد آمدن فجايعي مي شود كه از جمله بي تفاوتي نسبت به هم پس از ارضاي غريزه است. در روابط بايد جنبه معنوي آن، ياد خدا، جلب رضايت و انجام وظيفه الهي و تبعيت از حكم و فرمان خدا، و نيز اجراي سنت پيامبر مطرح باشد. وجود چنين احساس و عاطفه اي، سبب رشد شخصيت انساني، و تحكيم بناي زندگي است.
عفت و پاكي:
حفظ عفت و پاكدامني، براي زن و مرد، سبب حفظ حيات زوجين و تحكيم روابط خانوادگي است. براي داشتن يك زندگي مشترك، ضروري است مرد خود را از هوسهاي حسادت آميز دور نگه دارد و زن هم بكوشد عفت خود را حفظ كند و در پاكدامني خويش بكوشد؛ آن چنان كه مرد دريابد محبت فردي جز او را در دل نمي پروراند. اين امر، ضمن اين كه وظيفه شرعي زن و شوهر است، آنان را در داشتن يك زندگي آرام و مبتني بر تفاهم كمك خواهد كرد.
بقاي نسل انسان:
يكي از مهمترين نيايج ازدواج، توليد مثل و بقاي نسل انسان است. داشتن فرزند، به زندگي زن و شوهر طراوت و زيبايي و نيز شادابي و استحكام مي بخشد.
قرآن كريم مي فرمايد:
«پديد آورنده آسمان ها و زمين، براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد و از چارپايان هم جفت ها، تا بر شمار شما بيفزايد. هيچ چيز مانند او نيست و اوست شنواي بينا» (سوره شوري/آيه 11)
آنان كه به طمع بهره مندي بيشتر از زندگي و دوري از مزاحمت كودك در سالهاي اول ازدواج از تولد فرزند جلوگيري مي كنند، پس از اندك مدتي در مي يابند كه زندگي شان آن طراوت و شادابي را نداشته و به سردي گراييده است. داشتن فرزند روابط را غني تر و دوام زندگي را بيشتر مي كند.

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

(16) ::. مقالات و کتابهای الکترونیک- ادبیات



اسیر فروغ فرخ زاد
Asir-E-Foroghe-Farrokh-Zad.rar
آیدا در آینه (از احمد شاملو)
Ayda-Dar-Ayneh-Az-Shamloo.rar
باغ آلبالو (از آنتوان چخوف)
Baghe-Albaloo.rar
سینوحه پزشک دربار فرعون
C-Noheh.rar

باغ آینه اثر احمد شاملو
Bagh-E-Ayneye-Ahmad-e-Shamloo.rar
دیوان اشعار پروین اعتصامی
((Couplets Of Parvin Etesami
Couplets-Of-Parvin-Etesami.rar
حافظ چه می گوید؟
(نوشته ی احمد کسروی)
Darbareye-Hafez.rar
یک شاخه شب بو (دوازده داستان کوتاه)
1-Shakheye-Shab-Bo.rar
سه تار از جلال آل احمد
3-Tar-Jalal-Ale-Ahmad.rar
4 داستان طنز
4-Dastane-Tanz.rar
7 پیکر نظامی و مهر آیینی از دکتر کیوان نجم آبادی
7-Peykare-Nezami.rar
آهن ها و احساس از احمد شاملو
Ahan-Ha-Va-Ehsas-Ahmad-Shamloo.rar
آخرین همسفر (اشعار فریدون ایل بیگی)
Akharin-Hamsafar-Ash-Are-Fereydone-El-Beyghi.rar
شعرهای لنگستون هیوز Langston- Hughes))
Ash-Are-Langston- Hughes.rar
اشعار اکتاویو پاز ( (Octavio-Pazبرنده ی جایزه ی نوبل
- ترجمه ی احمد شاملو
Ash-Are-Octavio-Paz.rar
عزاداران بیل از دکتر غلامحسین ساعدی
Azadarane-Bil.rar
در ولایت هوا (تقنّنی در شعر هوشنگ گلشیری)
Dar-Velayate-Havva.rar
"داستان سراسر حادثه" اثر بهرام صادقی
Dastane-Sarasar-Hadese.rar
مجموعه داستان های کوتاه چخوف
Dastan-Haye-Kotahe-Chekhof.rar
مجموعه داستان های کوتاه و متون عاطفی
Dastan-Haye-Kotah-Va-Motone-Atefi.rar
دید و بازدید عید (جلال آل احمد)
Did-O-Bazdide-Eyd-Jalale-Ale-Ahmad.rar
دیوان حافظ
Divane-Hafez.rar
دیوار (از فروغ فرخ زاد)
Divar-Foroghe-Farrokh-Zad.rar
دومرول (از صمد بهرنگی)
Domrol-Az-Samade-Behranghi.rar
فروهر(دکتر برزو نجمی)
Fara-Vahr.rar
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (از فروغ فرخ زاد)
Fasle-Zard-Forogh-Farrokh-Zad.rar
ترانه ی شرقی و اشعار دیگر
(فدریکو گارسیا لورکا Federico Garcia Lorca)
Federico-Garcia-Lorca-Taraneye-Sharghi.rar
قلعه ی حیوانات (جورج اورول)
Ghal-Eye-Heyvanat.rar
قطعنامه (احمد شاملو)
Ghat-Nameye-Ahmad-Shamloo.rar
قصه های شیخ اشراق (شهاب سهروردی)
Ghesse-Haye-Sheykhe-Eshragh.rar
گیله مرد (بزرگ علوی)
Ghileh-Mard.rar
ققنوس در باران (احمد شاملو)
Ghoghnoos-Dar-Baran-E-Ahmad-Shamloo.rar
گلستان سعدی
Gholestane-Sadi.rar
گزیده ی اشعار سهراب سپهری
Ghozideye-Ash-Are-Sohrab-Sepehri.rar
گزیده ی چند سروده (از امیر حسین خنجی)
Ghozideye-Chand-Sorodeh.rar
حافظ
Hafez.rar
هری پاتر و تالار اسرار ، هری پاتر و سنگ کیمیا ، هری پاتر و زندانی آزباکان ، هری پاتر و محفل ققنوس ، هری پاتر و جام آتش
Harry-Potter.rar
هوای تازه (احمد شاملو)
Havaye-Tazeh-Ye-Ahmad-E-Shamloo.rar
حکایت های گلستان سعدی
Heka-Yate-Gholestane-Sadi.rar
سلام بر حیدربابا – سروده ی استاد شهریار
Heydar-Babaya-Salam.rar
جبر و اختیار در مثنوی (دکتر محمد مهدی رکنی)
Jabr-O-Ekhtiyar-Dar-Masnavi.rar
پارک ژوراسیک (از مایکل کرایکتون)
Jurassic-Park.rar
کاشفان فروتن شوکران (از احمد شاملو)
Kashefane-Forotane-Shokaran-Ahmad-Shamloo.rar
کلیله و دمنه (ابولمعالی نصرالله منشی)
Kelileh-Va-Demneh.rar
گنجینه ی کتابهای کهن ایران زمین
Ketab-Haye-Kohane-Iran-Zamin.rar
خسرو و شیرین (نظامی گنجوی)
Khosro-Va-Shirin.rar
لحظه ها و همیشه (از احمد شاملو)
Lahzeha-Va-Hamishe-Az-Ahmade-Shamloo.rar
مستطاب لطائف الطوائف (ابراهیم نبوی)
Lataef-Ol-Tavaef.rar
لیلی و مجنون (نظامی گنجوی)
Leili-Va-Majnon.rar
نکته های کوچک زندگی
(Life Little Instructions) – اچ جکسون براون
Life-Little-Instructions.rar
ما از همیشه (مجموعه شعر) – از علیرضا صادقی
Ma-Az-Hamishe-Alireza-Sadeghi.rar
مجموعه داستانهای صمد بهرنگی
Majmoe-Dastan-Haye-Samad-E-Behranghi.rar
مرثیه های خاک (از احمد شاملو)
Mar-Siye-Haye-Khak-E-Ahmad-E-Shamloo.rar
مهره سرخ (از سیاوش کسرایی)
Mohreye-Sorkh.rar
موش و گربه (عبید زاکانی)
Mosh-Va-Ghorbeh.rar
نامه های عاشقانه (اثر نیما یوشیج)
Name-Haye-Asheghaneye-Nima.rar
اورازان (از جلال آل احمد)
Orazan-E-Jalale-Ale-Ahmad.rar
پریا (اثر احمد شاملو)
Paria-Az-Ahmade-Shamloo.rar
پلی به سوی جاودانگی (اثر ریچارد باخ)
Poli-Be-Soye-Javdaneghi.rar
رایل – الوهیم مرا به سیاره ی خویش بردند (کلود وریلهون)
Rail.rar
رمز داوینچی
Ramze-Davinchi.rar
رباعیات خیام
Robaee-Yate-Khayyam.rar
سفرنامه ی ناصر خسرو (اثر ناصر خسرو قبادیانی)
Safar-Nameye-Naser-Khosro.rar
صفیر سیمرغ
Safire-Simorgh.rar
سنگی بر گوری (اثر منتشر نشده ی جلال آل احمد)
Sanghi-Bar-Ghori-Az-Jalale-Ale-Ahmad.rar
سرگذشت مرد خسیس (میرزا فتحعلی آخوند زاده)
Sar-Ghozashte-Marde-Khasis.rar
شاه سیاه پوشان (هوشنگ گلشیری)
Shahe-Siyah-Poshan.rar
شاهنامه فردوسی
Shah-Nameh.rar
شهر قصه (بیژن مفید)
Shahre-Ghesse-Az-Bijan-E-Mofid.rar
شازده کوچولو – اثر آنتوان دو سن تگزوپه ری –
ترجمه ی احمد شاملو
Shazdeh-Kocholo.rar
شکل کلاسیک رمان تاریخی
Shekle-Classike-Rommane-Tarikhi.rar
شکفتن در مه (احمد شاملو)
Shekoftan-Dar-Mehe-Ahmad-E-Shamloo.rar
شرلوک هلمز و تاج الماس (سر آرتور کانن دویل)
Sherlook-Holmz-Va-Taje-Almas.rar
تولدی دیگر (از فروغ فرخ زاد)
Tavvallodi-Dighar-Forogh-Farrokh-Zad.rar
زن زیادی
Zane-Ziyadi.rar

(15) ::. چطور از بوی بد دهان راحت شویم


آدم‌هایی را می‌شناسیم که به خاطر بوی بد دهان همسرشان از آنها طلاق گرفته‌اند.
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس و به نقل از منابع اینترنتی، شاید هیچ‌چیز ناخوشایند‌تر از بوی بد دهان برای یک زوج نباشد. در واقع تحمل این بوی بد برای مدت طولانی غیرممکن است. این افراد حتی به‌تدریج دوستان خود را هم از دست می‌دهند.
مطالعات پزشکی جدید نشان می‌دهد بوی بد دهان به گروه خاص و کوچکی از مردم منحصر نمی‌شود بلکه افراد بسیاری نیز به این مشکل مبتلا هستند ولی چون بدن غالباً با این بوها سازگاری پیدا می‌کند بیمار آن را احساس نمی‌کند.
پژوهشگران می‌گویند 85 درصد علت بوی بد دهان به عواملی چون خشکی دهان، کمی ترشح بزاق به‌ویژه هنگام خواب، رعایت نکردن بهداشت دهان و دندان، استفاده نکردن از خلال دندان، مسواک نزدن، پوسیدگی دندان و التهاب لثه‌ها مربوط می‌شود
در خیلی از موارد بوی بد دهان موقتی بوده است و به‌زودی رفع می‌شود مثلاً هنگام خواب، خالی بودن معده و مصرف سبزیجات و پیاز و مقادیر زیادی قهوه و دخانیات بویی از دهان افراد استشمام می‌شود که به‌زودی از بین می‌رود.
این عوامل و بقایای مواد غذایی باعث تراکم باکتری در دهان شده و باعث ایجاد ترکیبات گوگردی و بوی بد دهان می‌شوند. بد نیست بدانید که زبان و پرزهای روی آن منطقه مناسبی برای رشد باکتری‌هاست بنابراین باید در کنار نظافت دندان نظافت زبان را هم مراعات کرد.
بوی بد دهان، ترشحات چرکی از بینی و بروز سردردهای خفیف و همچنین احساس سنگینی در سر از علائم سینوزیت مزمن است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد: انجیر، میوه‌ای مقوی و شیرین است که موجب از بین رفتن بوی بد دهان می‌شود.
بیماری‌های سیستم گوارشی و اختلال در عملکرد کلیه و کبد، از مهم‌ترین عوامل سیستمی در بوی بد دهان است.
پژوهشگران ژاپنی می‌گویند که مصرف منظم ماست، بوی بد دهان را کاهش می‌دهد چرا که ماست سرشار از باکتری‌های سودمند است و درمواقعی از خمیر دندان‌های قوی خوشبو‌کننده بهترعمل می‌کند. شما زمانی می‌توانید از بوی بد دهانتان جلوگیری کنید که علت آن را بدانید. در 90 درصد موارد این بوی بد به‌علت آلوده بودن محیط دهان است.
جرم‌هایی که به‌علت وجود باکتری در دهان شما نقش می‌بندد عمده علت بوی بد دهان است. گاهی اوقات وجود عفونت و یا اشکالی در ریه‌ها باعث این بوها می‌شود. سریع خوردن غذا یکی دیگر از علل این مشکل است. بوی موادی همچون سیر و یا پیاز می‌تواند از طریق خون وارد ریه‌ها شده و بوی بد دهان را پدید آورد. تنباکو نیز یکی دیگر از مقصران این ماجراست و چرک سینوس‌ها و یا دیابت نیز به عنوان مسبب بوی بد دهان شناخته شده است.
چند راه برای جلوگیری از بوی بد دهان وجود دارد. اول اینکه دهان خود را تمیز نگه دارید. این به معنی 2 بار مسواک زدن در شبانه روز است. دوم اینکه باقیمانده غذا میان دندان‌های شما که سبب تشکیل باکتری‌ها می‌شود تنها با نخ دندان بیرون می‌آید. سوم اینکه زبان خود را نیز تمیز نگه دارید.
پس از هر بار مسواک زدن زبانتان را هم با مسواک بشویید که محل رشد باکتری‌ها نشود. دهانتان را مرطوب نگهدارید. بزاق دهان ضد‌عفونی کننده‌ای خدادادی است. بوی بد دهان در اول صبح به‌علت کم شدن ترشح بزاق است. چهارم اینکه دهانتان را بشویید.
پس از هر بار غذا دهانتان را آب بکشید زیرا گشتن آب در دهانتان می‌تواند غذاهای باقیمانده را از دهانتان خارج کند. پنجم اینکه نعناع بجوید. گر چه خوشبو کننده‌های دهان سبب ریشه کن شدن بوی بد دهان نمی‌شود اما برای دقایقی می‌تواند بوی غذایی که خورده‌اید را از بین ببرد.

۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

(14) ::. خواص لیمو ترش


لیمو سرشار از خواص درمانی :
آب لیمو ترش و اسانس آن برای بدن، ذهن و روح بسیار مفید است. اسانس لیمو به واسطه انرژی زا بودن آن مشهور است. در کشور ژاپن به واسطه اثرات شاداب کننده و فرح بخش این اسانس، آن را به هنگام کارکردن کارمندان در فضا منتشر میکنند. همچنین میتوان از چند قطره از اسانس لیمو به عنوان بخور استفاده کرد، یا مقداری ازآن را در وان حمام ریخت. این کار باعث سرحال شدن کلیه اعضا بدن میشود. البته نباید هرگر اسانس لیمو را بدون رقیق کردن برروی پوست بکار برد زیرا باعث بروز مشکلات پوستی میشود.
درخشان کننده چشمها : سعی کنید در نوشیدنی هایتان از آب لیمو استفاده کنید.
فرضا" هر روز صبح یک عدد لیمو را با مقداری آب گرم میل کنید. نوشیدن این مایع به جای نوشیدن چای باعث میشود شما بدن سالمتری داشته باشید. همچنین در اثر نوشیدن مایعات حاوی آب لیمو، چشمهای شما درخشانتر شده و پوستی سرحال تر از قبل خواهید داشت. در صورت تمایل برای بهتر کردن طعم آن میتوانید از شکر یا عسل استفاده کنید.
تسکین دهنده گلودرد : لیمو دارای اثرات ضد عفونی کننده و قابض است و بدین جهت میتوان از آن برای درمان گلودرد استفاده نمود. با توجه به مقدار بسیار زیاد ویتامین "ث" موجود در لیمو، مصرف آن باعث افزایش مقاومت سیستم ایمنی بدن میشود. برای فرد مبتلا به آنفلونزا و سرماخوردگی مصرف مخلوطی از آب لیمو تازه با عسل در یک لیوان آب گرم بسیار مفید است.
نیرو بخش و تب بر : مصرف آب لیمو باعث کاهش تب در افراد بیمار میشود. به عنوان مثال اگر چند قطره از اسانس لیمو یا مقداری آب لیمورا به آب سرد اضافه کنید، سپس با استفاده از یک دستمال آن را روی پیشانی تب دار قرار دهید، این کار باعث کاهش تب وتقویت نیروی بدن خواهد شد. ذکر این نکته ضروری است که قبل از قرار گرفتن در مقابل نور آفتاب باید از قرار دادن اسانس لیمو به صورت مستقیم برروی پوست خودداری شودزیرا ممکن است باعث بروز حساسیتهای پوستی گردد.
تسکین دهنده درد : لیمو باعث تسکین سردردهای معمولی و سردردهای میگرنی میشود. برای این منظور میتوان 5 قطره اسانس لیمو را در25 میلی لیتر از یک روغن حامل مناسب (مانند روغن بادام) مخلوط کرد و آنرا با استفاده از یک دستمال کتانی برروی ناحیه مبتلا به درد ماساژ داد.
پاک کننده پوست : اگر پوست شما چرب است میتوانید آنرا با لیمو که یک ماده قابض است تمیز کنید. به این ترتیب که یک قاشق چای خوری آب لیمو را در دو فنجان آب مقطر بریزید و با یک پنبه تمیز صورت خود را با آن پاک کنید. این کار باعث کاهش چربی پوست میشود و از پدید آمدن جوشهای صورت جلوگیری میکند. در صورت استفاده از این لوسیون برای جلوگیری از رشد باکتریها بهتر است هرروز یک محلول تازه درست کنید. مصرف این محلول باعث خشک شدن پوست میشود و برای پوستهای چرب بسیار مفید است. اما در صورت داشتن پوست خشک از مصرف آن خودداری کنید.
ضد شوره و بر طرف کننده خارش پوست سر : آب لیمو برای پوست سر بسیار مفید است و شوره سر را کاهش میدهد. عصاره حاصل از آبگیری یک لیموی تازه را حدود 10 دقیقه برروی پوست سر مالش دهیدو سپس آن را با آب به طور کامل بشوئید. همچنین آب لیمو میتواند به عنوان یک تقویت کننده مو وضد خارش، به صورت ماساژ برروی پوست سر استفاده شود.
ضد سرماخوردگی : آب لیمو یک ضد ویروس عالی میباشد و همچنین مصرف آن برای سرماخوردگی شدید بسیار مفید است. بدین منظور یک عدد لیمو را با مقداری نمک میل کنید. در صورت تمایل میتوان عصاره گرفته شده را در آب رقیق کرد و سپس مصرف نمود.
یک حالت دهنده خوب برای موها : بعلاوه شستشوی موی چرب با استفاده از آب لیمو باعث کاهش چربی آن میشود. به این صورت که عصاره حاصل از ابگیری دو عددلیمو در یک لیتر آب مورد استفاده قرار دهید و موهایتان را با این محلول بشویید. این روش باعث درخشان و شاداب شدن انواع موها میشود. همچنین مصرف آن باعث میشود موهای طلایی رنگ روشنتر شوند.
نرم کننده مناسب برای پوست آرنج : برای نرم کردن پوست زبر ناحیه آرنج، آرنجتان را حدود 10 دقیقه برروی یک برش لیمو ترش فشار دهید.
تقویت کننده حافظه : لیمو تقویت کننده حافظه است. چند قطره از اسانس لیمو را روی یک دستمال ریخته و از طریق بینی استنشاق کنید. همچنین میتوان این کار را در مواقعی انجام داد که میخواهید چیزی رابه یاد بیاورید. مغز شما با استنشاق اسانس لیمو نیروی تازه ای بدست خواهد آورد.
آرامش دهنده روح : لیمو همواره به عنوان یک ماده تسکین دهنده روح مطرح بودهاست. استشمام رایحه معطر لیمو در طی تمرینات تمرکز و تعمق روح (مدیتیشن) بسیار مفید است. برای انجام این کار کافی است که سه قطره از اسانس لیمو را به یک کاسه حاوی آب گرم افزود و آنرا در هوای اتاق قرار دهید. به این ترتیب در طول استشمام رایحه معطر لیمو به یک آرامش مطلوب فکری و روحی دست خواهید یافت.

(12+1) ::. آیا خداوند فراموشمان کرده است!


کوهنوردی می‌ خواست به قله بلندی صعود کند. پس از سال‌های سال تمرین و آمادگی ، هنگامی که قصد داشت سفر خود را آغاز کند شکوه و عظمت پیروزی را پیش روی خود آورد و تصمیم گرفت صعود را به تنهایی انجام دهد او سفرش را زمانی آغاز کرد که هوا رفته رفته رو به تاریکی می‌رفت ولی قهرمان ما به جای آنکه چادر بزند و شب را زیر چادر به صبح برساند، به صعودش ادامه داد تا این که هوا کاملا تاریک شد. به جز تاریکی هیچ چیز دیده نمی‌شد. سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمی‌توانست چیزی ببیند حتی ماه و ستاره‌ها پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند.
کوهنورد همان‌طور که داشت بالا می‌رفت ، در حالی که چیزی به فتح قله نمانده بود، پایش لیز خورد و با سرعت هر چه تمام‌تر سقوط کرد. سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس ، تمامی خاطرات خوب و بد زندگی‌اش را به یاد می‌آورد.
داشت فکر می ‌کرد چقدر به مرگ نزدیک شده است که ناگهان دنباله طنابی که به دور کمرش حلقه خورده بود بین شاخه های درختی در شیب کوه گیر کرد و مانع از سقوط کاملش شد. در آن لحظات سنگین سکوت، که هیچ امیدی نداشت از ته دل فریاد زد: خدایا کمکم کن !
ناگهان ندایی از دل آسمان پاسخ داد از من چه می‌خواهی؟
- نجاتم بده خدای من!
- واقعا" فکر می ‌کنی می‌توانم نجاتت دهم؟
- البته ! تو تنها کسی هستی که می‌ توانی مرا نجات دهی.
- پس آن طناب دور کمرت را ببّر!
و بعد سکوت عمیقی همه جا را فراگرفت.
اما مرد تصمیم گرفت با تمام توان مانع از پاره شدن طناب حلقه شده به دورکمرش شود. روز بعد، گروه نجات گزارش داد که جسد منجمد شده یک کوهنورد در حالی پیدا شد که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود و تنها دو متر با زمین فاصله داشت...
من و شما چی؟
چه قدر تا حالا به طنابی در تاریکی ‌چسبیدیم به خیال نجات ؟
تا حالا چه قدر حس کردیم که خداوند فراموشمان کرده ؟
یکبار امتحان کنیم؛
بیایید طناب رو رها کنیم ...

۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه

(12) ::. هیپنوتیزم


بار ها دیده ایم یا شنیده ایم که با حرکاتی خاص و منظم می توان افراد را به حالت خلسه مانند فرو برد و از آنها خواست کاری انجام دهند یا چیزهایی بگویند.به این کار هیپنوتیزم می گویند. اما هیپتونیزم چیست و چگونه رخ می دهد!؟ یک روانپزشک فرانسوی که مدیر موسسه روان پزشکی پاریس نیز هست معتقد است این حالت به اضافه حالت های بیداری ،خواب یا رویا چهار حالت حیات هستند .اما برخی دیگر از پزشکان می گویند هیپنوتیزم واکنشی هیجانی است که بر اساس یک ضربه ، مثل شلیک ناگهانی یک تفنگ یا به دلیل انگیزه های آرامش بخش مثل نوازش یا آواز ملایم ایجاد می شود.برخی هم این حالات را انعکاسی از شرایط بسیار ابتدایی حیات می دانند و معتقدند در رشد جنین ، بدن انسان در فضایی محدود قرار گرفته است و باید نسبتا بی حرکت بماند .به همین دلیل وقتی نوعی محدودیت شدید در زندگی رخ می دهد ، موجب بازگشت به همان بی حرکتی می شود. این موضوع می تواند درست باشد ، چون اکثر حیوانات در هنگام خطر و برای تظاهر به مرگ همان حالت حیات جنینی را به خود می گیرند . در ضمن به کمک این نظریه می توان علت وقوع پدیده هیپنوتیزم را به وسیله تحریکات موزون هم توضیح داد. صدا و احساس غالب در طول زندگی جنینی ، ضربان پیوسته و موزون قلب مادر است و دیده ایم که بعد از تولد هم نوزاد را با خوابانیدن در آغوش چپ مادر یا به کمک ساعتی که تیک تاک می کند یا گهواره ای که حدود هفتاد و دو حرکت در دقیقه دارد -چیزی شبیه ضربان قلب - آرام می کنند. بهترین راه بررسی هیپتونیزم، بررسی اندک اطلاعاتی است که از فیزیولوژی این حالت به دست آمده است. بارها برایتان پیش آمده است که در فکر فرو رفته اید و صفحات متوالی یک کتاب را بدون آن که چیزی از آن بفهمید ، خوانده ایدو یا به یک گفتگو بدون شنیدن آن گوش داده اید. از نظر دانشمندان این ها حالت های شبه هیپنوتیزمی هستند که در زندگی روزمره رخ می دهند . خواب و رویا را می توان از روی طرح های موج نگاری مغز از بیداری تشخیص داد.اما امواج مغز شخصی که به خواب مصنوعی فرو رفته -یعنی هیپنوتیزم شده - با حالت بیداری یکسان است.شخصی که به یک دستگاه موج نگار مغز وصل شده و چشمانش را بسته است ، همان طرح امواج را دارد که بعد از چند دقیقه هیپنوتیزم نشان می دهد . ظاهرا در پتانسیل لایه خاکستری مغز ،ضربان قلب ،مقاومت پوست یا پتانسیل های الکتریکی کف دست تغییری روی نمی دهد و فقط دمای بدن اندکی به دلیل اتساع رگها افزایش می یابد. اما این آزمایش را نمی توان دلیل بر رد هیپنوتیزم دانست..چون آزمایش های ساده تری وجود دارند که این اتفاق را تأیید می کنند. یکی از کاربرد های مهم هیپنوتیزم -حتی در دنیای امروز- از بین بردن درد است و یکی از مشخصه های درد افزایش فشار خون است. در آزمایشی در دانشگاه استنفورد،واکنش های افراد هیپنوتیزم شده ای که به ایشان گفته شده بود دردی احساس نخواهند کرد ، با افراد بیداری که از آنها خواسته شده بود وانمود کنند دردی نمی کشند مقایسه شد. تماشاگران که این دو گروه را تماشا می کردند ،نمی توانستند تفاوتی بین آنها قائل شوند ، اما دستگاه ها نشان می دادند که فشار خون کسانی که درد را احساس می کردند بالا رفته است ، اما در فشار خون افراد خواب شده ،تغییری پدید نیامده است . هیپنوتیزم یک ضد درد واقعی است و امروزه در بسیاری از نقاط دنیا برای کاهش درد زایمان و درد های دندانپزشکی و حتی در برخی اعمال جراحی از آن استفاده می شود. هیپنوتیزم مغز را وا می دارد از ضربان های الکتریکی عصب درد کش چشم بپوشد.در هیپنوتیزم عمیق می توان حتی واکنش پریدن زانو در مقابل ضربه ی سخت را از بین برد و یا حتی به اختیار ضربان قلب را تند تر یا کندتر کرد و مقدار خونی را که در هر عضو جاری است افزایش داد . برخی هیپنوتیزم را نوعی «تلقین » می پندارند . به هر حال حتی اگر اینچنین باشد نکته جالب توجه این است که با این روش توانسته ایم روی سیستم عصبی خودکار بدن - که ظاهرا هیچ تأثیری از فرد نمی گیرد - کنترل داشته باشیم. این فرآیند هر اسمی که داشته باشد بسیار ارزشمند است و اولین طریقه تماس مستقیم با ناخودآگاه گریزپای انسان را در اختیار می گذارد. دراین مقاله شما به اطلاعاتی در رابطه با هیپنوتیزم،تاریخچه هیپنوتیزم، خلسه،روشهای ایجاد خلسه، رویکردهای هیپنوتیزم،نظریه های هیپنوتیزم ، تلقین، کاربرد هیپنوتیزم، چگونگی پیدا کردن یک متخصص معتبر در زمینه هیپنوتیزم و... دست خواهیدیافت.

(11) ::. خسرو و شیرین معروفترین داستان عاشقانه ایرانی


خسرو و شیرین دومین منظومه نظامی‌ و معروفترین اثر و به عقیده گروهی از سخن‌سنجان شاهکار اوست. در حقیقت نیز، نظامی‌ با سرودن این دومین کتاب (پس از مخزن الاسرار) راه خود را باز می‌یابد و طریقی تازه در سخنوری و بزم آرایی پیش می‌گیرد.
این منظومه شش هزار و چند صد بیتی دارای بسیاری قطعات است که بی هیچ شبهه از آثار جاویدان زبان پارسی است و همان‌هاست که موجب شده است گروهی انبوه از شاعران به تقلیــد از آن روی آورند، گو این که هیچ یک از آنان، جز یکی دو تن، حتی به حریم نظامی ‌نیز نزدیک نشده اند و کار آن یکی دو تن نیز در برابر شهرت و عظمت اثر نظامی ‌رنگ باخته است.
داستان کامل خسرو و شیرین نظامی‌ به نثرهرمز پادشاه ایران، صاحب پسری می‌‌شود و نام او را پرویز می‌نهد. پرویز در جوانی علی رغم دادگستری پدرمرتكب تجاوز به حقوق مردم می‌شود. او كه با یاران خود برای تفرج به خارج از شهر رفته، شب هنگام در خانه ی یك روستایی بساط عیش و نوش برپا می‌كند و بانگ ساز و آوازشان در فضای ده طنین انداز می‌گردد. حتی غلام و اسب او نیز از این تعدی بی نصیب نمی‌مانند.
هنگامی‌ كه هرمز از این ماجرا آگاه می‌شود، بدون در نظر گرفتن رابطه‌ی پدر – فرزندی عدالت را اجرا می‌كند: اسب خسرو را می‌كشد؛ غلام او را به صاحب باغی كه دارایی‌اش تجاوز شده بود، می‌بخشد و تخت خسرو نیز از آن صاحب خانه‌ی روستایی می‌شود. خسرو نیز با شفاعت پیران از سوی پدر، بخشیده می‌شود. پس از این ماجرا، خسرو، انوشیروان- نیای خود را- در خواب می‌بیند. انوشیروان به او مژده می‌دهد كه چون در ازای اجرای عدالت از سوی پدر، خشمگین نشده و به منزله‌ی عذرخواهی نزد هرمز رفته، به جای آنچه از دست داده، موهبت‌هایی به دست خواهد آوردكه بسیار ارزشمندتر می‌باشند: دلارامی ‌زیبا، اسبی شبدیز نام، تختی با شكوه و نوازنده ای به نام باربد.
مدتی از این جریان می‌گذرد تا اینكه ندیم خاص او – شاپور- به دنبال وصف شكوه و جمال ملكه‌ای كه بر سرزمین ارّان حكومت می‌كند، سخن را به برادرزاده‌ی او، شیرین، می‌كشاند. سپس شروع به توصیف زیبایی‌های بی حد او می‌نماید، آنچنان كه دل هر شنونده‌ای را اسیر این تصویر خیالی می‌كرد. حتی اسب این زیبارو نیز یگانه و بی همتاست. سخنان شاپور، پرنده‌ی عشق را در درون خسرو به تكاپو وامی‌دارد و خواهان این پری سیما می‌شود و شاپور را در طلب شیرین به ارّان می‌فرستد. هنگامی‌ كه شاپور به زادگاه شیرین می‌رسد، در دیری اقامت می‌كند و به واسطه‌ی ساكنان آن دیر از آمدن شیرین و یارانش به دامنه‌ی كوهی در همان نزدیكی آگاه می‌شود. پس تصویری از خسرو می‌كشد و آن را بر درختی در آن حوالی می‌زند. شیرین را در حین عیش و نوش می‌بیند و دستور می‌دهد تا آن نقش را برای او بیاورند. شیرین آنچنان مجذوب این نقاشی می‌شود كه خدمتكارانش از ترس گرفتار شدن او، آن تصویر را از بین می‌برند و نابودی آن را به دیوان نسبت می‌دهند و به بهانه ی اینكه آن بیشه، سرزمین پریان است، از آنجا رخت برمی‌بندند و به مكانی دیگر می‌روند اما در آنجا نیز شیرین دوباره تصویر خسرو را كه شاپور نقاشی كرده بود، می‌بیند و از خود بیخود می‌شود. وقتی دستور آوردن آن تصویر را می‌دهد، یارانش آن را پنهان كرده و باز هم پریان را در این كار دخیل می‌دانند و رخت سفر می‌بندند. در اقامتگاه جدید، باز هم تصویر خسرو، شیرین را مجذوب خود می‌كند و این بار شیرین شخصاً به سوی نقش رفته و آن را برمی‌دارد و چنان شیفته‌ی خسرو می‌شود كه برای به دست آوردن ردّ و نشانی از او، از هر رهگذری سراغ او را می‌گیرد؛ اما هیچ نمی‌یابد. در این هنگام شاپور كه در كسوت مغان رفته از آنجا می‌گذرد. شیرین او را می‌خواند تا مگر نشانی از نام و جایگاه آن تصویر به او بگوید. شاپور هم در خلوتی كه با شیرین داشت پرده از این راز برمی‌گشاید و نام و نشان خسرو و داستان دلدادگی او به شیرین را بیان می‌كند و همان گونه كه با سخن افسونگر خود، خسرو را در دام عشق شیرین گرفتار كرده، مرغ دل شیرین را هم به سوی خسرو به پرواز درمی‌آورد. شیرین كه در اندیشه ی رفتن به مدائن است، انگشتری را به عنوان نشان از شاپور می‌گیرد تا بدان وسیله به حرمسرای خسرو راه یابد. شیرین كه دیگر در عشق روی دلداده‌ی نادیده گرفتار شده بود، سحرگاهان بر شبدیز می‌نشیند و به سوی مدائن می‌تازد.
از سوی دیگر خسرو كه مورد خشم پدر قرار گرفته به نصیحت بزرگ امید، قصد ترك مدائن می‌كند. قبل از سفر به اهل حرمسرای خود سفارش می‌كند كه اگر شیرین به مدائن آمد، در حق او نهایت خدمت و مهمان نوازی را رعایت كنند و خود با جمعی از غلامانش راه ارّان را در پیش می‌گیرد.
در بین راه كه شیرین خسته از رنج سفر در چشمه‌ای تن خود را می‌شوید، متوجه حضور خسرو می‌شود. هر دو كه با یك نگاه به یكدیگر دل می‌بندند، به امید رسیدن به یاری زیباتر، از این عشق چشم می‌پوشند. خسرو به امید شاهزاده‌ای كه در ارّان در انتظار اوست و شیرین به یاد صاحب تصویری كه در كاخ خود روزگار را با عشق او می‌گذراند.
شیرین پس از طی مسافت طولانی به مدائن رسید؛ اما اثری از خسرو نبود. كنیزان، او را در كاخ جای داده و آنچنان كه خسرو سفارش كرده بود در پذیرایی از او می‌كوشیدند. شیرین كه از رفتن خسرو به اران آگاه شد، بسیار حسرت خورد. رقیبان به واسطه‌ی حسادتی كه نسبت به شیرین داشتند، او را در كوهستانی بد آب و هوا مسكن دادند و شیرین در این مدت تنها با غم عشق خسرو زندگی می‌كرد. از سوی دیگر تقدیر نیز خسرو را در كاخی مقیم كرده بود كه روزگاری شیرین در آن می‌خرامید و صدای دل انگیزش در فضای آن می‌پیچید. اما دیگر نه از صدای گام‌های شیرین خبری بود و نه از نوای سحرانگیزش. شاپور خسرو را از رفتن شیرین به مدائن آگاه می‌كند و از شاه دستور می‌گیرد كه به مدائن رفته و شیرین را با خود نزد خسرو بیاورد. شاپور این بار نیز به فرمان خسرو گردن می‌نهد و شیرین را در حالی كه در آن كوهستان بد آب و هوا به سر می‌برد، نزد خسرو به اران آورد. هنوز شیرین به درگاه نرسیده كه خبر مرگ هرمز كام او را تلخ می‌كند. به دنبال شنیدن این خبر، شاه جوان عزم مدائن می‌كند تا به جای پدر بر تخت سلطنت تكیه زند. دگر باره شیرین قدم در قصر می‌نهد به امید اینكه روی دلداده‌ی خود را ببیند؛ اما باز هم ناامید می‌شود.
در حالی كه خسرو در ایران به پادشاهی رسیده بود، بهرام چوبین علیه او قیام می‌كند و با تهمت پدركشی، بزرگان قوم را نیز بر ضد خسرو تحریك می‌نماید. خسرو نیز كه همه چیز را از دست رفته می‌یابد، جان خود را برداشته و به سوی موقان می‌گریزد. در میان همین گریزها و نابسامانی‌ها، روزی كه با یاران خود به شكار رفته بود، ناگهان چشمش بر شیرین افتاد كه او نیز به قصد شكار از كاخ بیرون آمده بود. دو دلداده پس از مدت‌ها دوری، سرانجام یكدیگر را دیدند در حالی كه خسرو تاج و تخت شاهی را از دست داده بود. خسرو به دعوت شیرین قدم در كاخ مهین بانو گزارد. مهین بانو كه از عشق این دو و سرگذشت شیرین با خوبرویان حرمسرایش آگاهی داشت، از شیرین خواست كه تنها در مقابل عهد و كابین خود را در اختیار خسرو نهد و هرگز با او در خلوت سخن نگوید. شیرین نیز بر انجام این خواسته سوگند خورد.
خسرو و شیرین بارها در بزم و شكار در كنار هم بودند؛ اما خسرو هیچ گاه نتوانست به كام خود برسد. سرانجام پس از اظهار نیازهای بسیار از سوی خسرو و ناز از سوی شیرین،‌خسرو دل از معشوقه‌ی خود برداشت و عزم روم كرد. در آنجا مریم، دختر پادشاه روم را به همسری برگزید و بعد از مدتی نیز با سپاهی از رومیان به ایران لشكر كشید و تاج و تخت سلطنت را بازپس گرفت. اما در عین داشتن همه‌ی نعمت‌های دنیایی، از دوری شیرین در غم و اندوه بود. شیرین نیز در فراق روی معشوق در تب و تاب و بیقراری بود.
مهین بانو در بستر مرگ، برادرزاده ی خود را به صبر و شكیبایی وصیت می‌كند. تجربه به او نشان داده كه غم و شادی در جهان ناپایدار است و به هیچ یك نباید دل بست؟؟؟
پس از مرگ مهین بانو، شیرین بر تخت سلطنت نشست و عدل و داد را در سراسر ملك خود پراكند. اما همچنان از دوری خسرو، ناآرام بود. پادشاهی را به یكی از بزرگان درگاهش سپرد و به سوی مدائن رهسپار شد.در همان هنگام كه روزگار نیك بختی خسرو در اوج بود، خبر مرگ بهرام چوبین را شنید. سه روز به رسم سوگواری، دست از طرب و نشاط برداشت و در روز چهارم به مجلس بزم نشست و به امید اینكه نواهای باربد، درد دوری شیرین را در وجودش درمان كند، او را طلب كرد. باربد نیز سی لحن خوش آواز را از میان لحن‌های خود انتخاب كرد و نواخت. خسرو نیز در ازای هر نوا، بخششی شاهانه نسبت به باربد روا داشت.آن شب پس از آن كه خسرو به شبستان رفت، عشق شیرین در دلش تازه شده بود. با خواهش و التماس از مریم خواست تا شیرین را به حرمسرای خود آورد؛ اما با پاسخی درشت از سوی مریم مواجه شد. خسرو كه دیگر نمی‌توانست عشق سركش خود را مهار كند، ‌شاپور را به طلب شیرین فرستاد. اما شیرین با تندی شاپور را از درگاه خود به سوی خسرو روانه كرد. شیرین این بار نیز در همان كوهستان رخت اقامت افكند و غذایی جز شیر نمی‌خورد. از آنجا كه آوردن شیر از چراگاهی دور، كار بسیار مشكلی بود، شاپور برای رفع این مشكل، فرهاد را به شیرین معرفی كرد.
در روز ملاقات شیرین و فرهاد، فرهاد دل در گرو شیرین می‌بازد. این اولین دیدار آنچنان او را مدهوش می‌كند كه ادراك از او رخت بر می‌بندد و دستورات شیرین را نمی‌فهمد. هنگامی‌ كه از نزد او بیرون می‌آید، سخنان شیرین را از خدمتكارانش می‌پرسد و متوجه می‌شود باید جویی از سنگ، از چراگاه تا محل اقامت شیرین بنا كند. فرهاد آنچنان با عشق و علاقه تیشه بر كوه می‌زد كه در مدت یك ماه، جویی در دل سنگ خارا ایجاد كرد و در انتهای آن حوضی ساخت. شیرین به عنوان دستمزد، گوشواره ی خود را به فرهاد داد اما فرهاد با احترام فراوان گوشواره را نثار خود شیرین كرد و روی به صحرا نهاد این عشق روزگار فرهاد را آنچنان پر تب و تاب و بیقرار ساخت كه داستان آن بر سر زبان‌ها افتاد و خسرو نیز از این دلدادگی آگاه شد. فرهاد را به نزد خود خواند و در مناظره ای كه با او داشت، فهمید توان برابری با عشق او را نسبت به شیرین ندارد. پس تصمیم گرفت به گونه ای دیگر او را از سر راه خود بردارد. خسرو، فرهاد را به كندن كوهی از سنگ می‌فرستد و قول می‌دهد اگر این كار را انجام دهد، شیرین و عشق او را فراموش كند.
فرهاد نیز بی درنگ به پای آن كوه می‌رود. نخست بر آن نقش شیرین و شاه و شبدیز را حك كرد و سپس به كندن كوه با یاد دلارام خود پرداخت. آنچنان كه حدیث كوه كندن او در جهان آوازه یافت. روزی شیرین سوار بر اسب به دیدار فرهاد رفت و جامی ‌شیر برای او برد. در بازگشت اسبش در میان كوه فرو ماند و بیم سقوط بود. اما فرهاد اسب و سوار آن را بر گردن نهاد و به قصر برد. خبر رفتن شیرین نزد فرهاد و تأثیر این دیدار در قدرت او برای كندن سنگ خارا به گوش خسرو می‌رسد. او كه دیگر شیرین را، از دست رفته می‌بیند، به دنبال چاره است. به راهنمایی پیران خردمند قاصدی نزد فرهاد می‌فرستد تا خبر مرگ شیرین را به او بدهند مگر در كاری كه در پیش گرفته سست شود. هنگامی ‌كه پیك خسرو، خبر مرگ شیرین را به فرهاد می‌رساند، او تیشه را بر زمین می‌زند و خود نیز بر خاك می‌افتد. شیرین از مرگ او، داغدار می‌شود و دستور می‌دهد تا بر مزار او گنبدی بسازند. خسرو نامه‌ی تعزیتی طنزگونه برای شیرین می‌فرستد و او را به ترك غم و اندوه می‌خواند. پس از گذشت ایامی ‌از این واقعه، مریم نیز می‌میرد و شیرین در جواب نامه‌ی خسرو، نامه ای به او می‌نویسد و به یادش می‌آورد كه از دست دادن زیبارویی برای او اهمیتی ندارد زیرا هر گاه بخواهد، نازنینان بسیاری در خدمتگزاری او حاضرند. خسرو پس از خواندن نامه به فراست در می‌یابد كه جواب آنچنان سخنانی، این نامه است. بعد از آن برای به دست آوردن شیرین تلاش‌های بسیاری نمود اما همچنان بی‌نتیجه بود و شیرین مانند رؤیایی، دور از دسترس. خسرو كه از جانب شیرین، ناامید شده بود به دنبال زنی شكرنام كه توصیف زیبایی‌اش را شنیده بود به اصفهان رفت. اما حتی وصال شكر نیز نتوانست آتش عشق شیرین را در وجود او خاموش كند. خسرو كه می‌دانست شاپور تنها مونس شب‌های تنهایی شیرین بود، او را به درگاه احضار كرد تا مگر شیرین برای فرار از تنهایی به خسرو پناه آورد. شیرین نیز در این تنهایی‌ها روزگار را با گریه و زاری و گله و شكایت به سر برد. روزی خسرو به بهانه‌ی شكار به حوالی قصر شیرین رفت. شیرین كه از آمدن خسرو آگاه شده بود، كنیزی را به استقبال خسرو فرستاد و او را در بیرون قصر، منزل داد. سپس خود به نزد شاه رفت. شاه نیز كه از نحوه‌ی پذیرایی میزبان ناراضی بود، با وی به عتاب سخن گفت و شكایت‌ها نمود و اظهار نیازها كرد اما شیرین همچنان خود را از او دور نگه می‌دارد و تأكید می‌كند تنها مطابق رسم و آیین خسرو می‌تواند به عشق او دست یابد. پس از گفتگویی طولانی و بی‌نتیجه، خسرو مأیوس و سرخورده از قصر شیرین باز می‌گردد. با رفتن خسرو، تنهایی بار دیگر همنشین شیرین می‌شود و او را دلتنگ می‌كند. پس به سوی محل اقامت خسرو رهسپار می‌شود و به كمك شاپور، دور از چشم شاه، در جایگاهی پنهان می‌شود. سحرگاهان، خسرو مجلس بزمی ‌ترتیب می‌دهد. شیرین نیز در گوشه‌ای از مجلس پنهان می‌شود. در این بزم نیك از زبان شیرین غزل می‌گوید و باربد از زبان خسرو. پس از چندی غزل گفتن، شیرین صبر از كف می‌دهد و از خیمه‌ی خود بیرون می‌آید. خسرو كه معشوق را در كنار خود می‌یابد به خواست شیرین گردن می‌نهد و بزرگانی را به خواستگاری او می‌فرستد و او را با تجملاتی شاهانه به دربار خود می‌آورد. خسرو پس از كام یافتن از شیرین، حكومت ارمن را به شاپور می‌بخشد. خسرو نصیحت شیرین را مبنی بر برقراری عدالت و دانش آموزی با گوش جان می‌شنود و عمل می‌كند. در راه آموختن علم، مناظره ای طولانی میان او و بزرگ امید روی می‌دهد و در آن سؤالاتی درباره‌ی چگونگی افلاك و مبدأ و معاد و بسیاری مسائل دیگر می‌پرسد. پس از چندی، با وجود آنكه خسرو از بد ذاتی پسرش شیرویه آگاه است، به سفارش بزرگ امید، او را بر تخت می‌نشاند و خود رخت اقامت در آتشخانه می‌افكند. شیرویه با به دست گرفتن قدرت، پدر را محبوس كرد و تنها شیرین اجازه‌ی رفت و آمد نزد او را داشت اما وجود شیرین حتی در بند نیز برای خسرو دلپذیر و جان بخش بود. یك شب كه خسرو در كنار شیرین آرمیده بود، فرد ناشناسی به بالین او آمد و با دشنه‌ای جگرگاهش را درید. حتی در كشاكش مرگ نیز راضی نشد موجب آزار شیرین شود و بی صدا جان داد. شیرین به واسطه‌ی خون آلود بودن بستر از خواب ناز بیدار شد و معشوقش را بی‌جان یافت و ناله سر داد. در میانه‌ی ناله و زاری شیرین بر مرگ همسر، شیرویه برای او پیغام خواستگاری فرستاد. شیرین نیز دم فرو بست و سخن نگفت. صبحگاهان، كه خسرو را به دخمه بردند، شیرین نیز با عظمتی شاهانه قدم در دخمه نهاد و در تنهایی‌اش با او دشنه ای بر تن خود زد و در كنار خسرو جان داد. بزرگان كشور نیز كه این حال را دیدند، خسرو و شیرین را در آن دخمه دفن كردند.

۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

(10) ::. 23 نکته برای سحرخیزی

جایی که در آن می خوابید و صبح قرار است در آن بیدار شوید خودش می تواند یک عامل برای سحر خیزی باشد هر چند این عامل در افراد مختلف متغیر است اما مثلا داشتن یک اتاق خواب منظم و مرتب و تمیز می تواند بسیار در سحرخیز بودن شما موثر باشد و نظم این اتاق سبب شود که شما احساس کنید سر زمانی که با خود قرار گذاشته اید باید از خواب بیدار شوید.
در ادامه ی این مقاله ۲۳ نکته برای رسیدن به این عادت ذکر شده بود که در نوع خودشان جالب هستند و به نظرم اگر کسی اراده کافی داشته باشد می تواند به این نکات این عادت بسیار خوب و مفید را در خود ایجاد کند:
1) محیط خوابتان را برای بیدار شدن مساعد کنید:جایی که در آن می خوابید و صبح قرار است در آن بیدار شوید خودش می تواند یک عامل برای سحر خیزی باشد هر چند این عامل در افراد مختلف متغیر است اما مثلا داشتن یک اتاق خواب منظم و مرتب و تمیز می تواند بسیار در سحرخیز بودن شما موثر باشد و نظم این اتاق سبب شود که شما احساس کنید سر زمانی که با خود قرار گذاشته اید باید از خواب بیدار شوید
.۲) به اندازه کافی بخوابید:این یکی از عوامل اصلی است که سبب می شود افراد با زود از خواب بیدار شدن مشکل داشته باشند، در اصل داشتن خواب کافی زود بیدار شدن از خواب را چندین بار آسان تر میکند.این بدان معنی است که بایستی کمی با خودتان برای رفتن به موقع به رختخواب جدال کنید و سعی کنید بر نگرانی از دست دادن ساعات انتهایی شب و بعضا نیمه شب پایان دهید و البته جای نگرانی هم نیست می توانید این ساعات را با سحر خیزی در فردا صبح به دست بیاورید
.۳) کارهای روز بعدتان را در شب قبلش مشخص کنید:نوشتن و یادداشت کردن کارهای مهمی که قرار است صبح بعد از بیدار شدن از خواب انجام دهید می تواند اراده شما را در سحرخیزی و شروع بی درنگ روزمرگی تان محکم تر کند. هر چه اراده قوی تری داشته باشید راحت تر می توانید سحر خیز شوید
.۴) در رختخواب مطالعه نکنید:گذارندان چندین دقیقه در رختخواب و سعی در آرام کردن فکرتان و بدنتان بدن شما را متوجه میسازد که زمان خواب فرا رسیده است، با تمرین در این زمینه می توانید کم کم با ورود به رختخواب در کمتر از ۱۰ دقیقه به خواب بروید که البته هدف اصلی هم همین است پرداختن به کارهای جنبی مثل کتاب خواندن و غیره بیشتر باعث به هم ریختگی فکر و طولانی شدن زمان فرو رفتن به خواب خواهند شد
.۵) بلافاصله قبل از خواب چیزی نخورید:اگر در فاصله ی زمانی کمتر از دو ساعت به خوابیدن چیزی بخورید و بعد به رختخواب بروید بدن شما درگیر هضم غذا خواهد بود و این امر می تواند در خواب شما اختلال ایجاد کند و یا اصلا زمان به خواب رفتنتان را طولانی کند
.۶) استرس را در خودتان از بین ببرید:استرس یکی از مواردی هست که همیشه سبب کم خوابی می شود، می توان استرس را با تمرینات ویژه ی یوگا یا سعی بر کنترل نحوه ی تنفس و سایر موارد قبل از رفتن به رختخواب کاهش داد
.۷) به خودتان جایزه بدهید:همیشه قرار نیست با این تفکر از خواب بیدار شوید که مثلا کلی کار دارید، می توانید برای خودتان در صورتی که زود از خواب بیدار شوید مواردی را به عنوان جایزه تعیین کنید، مثلا دیدن یک برنامه ی تلویزیونی صبحگاهی مورد علاقه، خوردن صبحانه یی خاص یا خوردن یک بستنی در شروع صبح یا هر چیز دیگری که می تواند برای بیدار شدن و ترک سریع رختخواب در صبح زود به شما انگیزه بدهد
.۸) نرمش های صبحگاهی:قدری نرمش و یا ورزش خاص در شروع صبح میتواند بسیار مفید باشد، سبب گردش بهتر خون در بدن شود شما را در شروع صبح شاداب تر نماید و در نهایت روزتان را به بهترین شکل ممکن شروع کنید
.۹) در رختخواب به خودتان برای بیدار شدن دروغ نگوئید:همیشه سعی کنید بلافاصله بعد از بیدار شدن رختخواب خودتان را ترک کنید، اینکه مثلا ۱۰ یا ۲۰ دقیقه ی دیگر از جایم بلند خواهم شد در حالی که بیدار شده اید اصلا به شما کمکی نخواهد کرد و هر چه بیشتر در زمانی که بیدار شده اید در رختخواب بمانید بدنتان تمایلش برای بازگشت به خواب عمیق بیشتر می شود
.۱۰) با پنجره های باز بخوابید:هوای تازه برای همه ی ما خوب است و سبب می شود تا خواب عمیق تر و آرام تری داشته باشیم
.۱۱) سعی کنید با طلوع خورشید بیدار شوید:بیدار شدن با طلوع خورشید از نظر روانشناسی باعث می شود در شروع روز بسیار سر حال تر باشید و بدنتان نیز کم کم برای بیدار شدن در این زمان خاص تبدیل به ساعت می شود
.۱۲) بر تمرین دادن بدن اصرار داشته باشید: سعی کنید همیشه راس یک ساعت خاص از خواب بیدار شوید بیدار شدن از خواب در یک ساعت خاص می تواند سبب ایجاد عادت برای بیداری در آن ساعت در بدن شود و فراموش نکنید سحرخیزی تنها یک عادت است
.۱۳) از خانه بیرون بزنید:خروج از خانه در صبح زود پیاده روی و یا دویدن در اینگونه ساعتها بسیار لذت بخش است خصوصا که شنیدن صداهای صبحگاهی و نور خورشید در این ساعتها بدن را شاداب تر میکند و در عین حال تجربه ی این شرایط می تواند انگیزه یی باشد برای سحرخیزی در روزهای بعدی
.۱۴) به بدن خود گوش دهید:بدن شما خیلی خوب می تواند احتیاجاتش را به شما اطلاع دهد، اگر هنگامی که صبح از خواب بیدار می شوید هنوز احساس خستگی میکنید سعی کنید شبها زودتر به رختخواب بروید بدن شما کم کم یک الگوی معین برای خوابیدن و بیدار شدن پیدا میکند و کاملا بر آن منطبق خواهد بود
.۱۵) زنگ ساعت خود را تغییر دهید:اجازه ندهید هر روز با یک زنگ خاص و همیشگی بیدار شوید، علاوه بر اینکه این روند برای خودتان خوشایند نخواهد بود بعد از مدتی زنگ ساعتتان دیگر شما را نمی تواند بیدار کند
.۱۶) برای فردا صبح آماده باشید:سعی کنید چیزهایی که برای فردا صبح احتیاج دارید را شب قبل آماده کنید، مثلا کیف وسائل تان، لباس هایتان و یا وسیله ی خاصی که باید همراه داشته باشید و .... در این شرایط دیگر نیازی ندارید در رختخواب به این موارد و آماده سازیشان فکر کنید
.۱۷) با رادیو بیدار شوید:استفاده از رادیو به جای زنگ ساعت علاوه بر تنوع می تواند در بسیاری از افراد سبب ایجاد انگیزه در ترک رختخواب شود
.۱۸) از ساعات اضافی صبح بهره ببرید:هدف از صبح زود بیدار شدن چیست؟ وقتی هر صبح زود از خواب بلند شوید مسلما در شروع بسیاری از روزهایتان یکی دو ساعت وقت آزاد و اضافی خواهید داشت که مغزتان در آن هنگام از صبح شاداب ترین ساعات و آماده ترین ساعتش را میگذارند می توانید از این ساعات استفاده ی بسیار مفیدی بکنید و بهتر است برای این ساعات برنامه ی خاصی داشته باشید در غیر اینصورت کم کم در سحرخیزی بی انگیزه می شوید
.۱۹) قرارهای مهم خود را در صبح بگذارید:داشتن قرارهای ملاقات مهم در صبح می تواند انگیزه ی کافی به هر فردی برای بیدار شدن در صبح زود را بدهد
.۲۰) برای خودتان یک شریک مشابه پیدا کنید:راستش در برخی موارد بد نیست برای سحر خیز شدن با یکی مثل خودتان که دوست دارد سحرخیز باشد ولی فکر میکند نمی تواند همراه شوید در این شرایط اگر هر دو واقعا برای بیدار شدن در صبح زود تصمیم گرفته باشید می توانید دراستواری بر این تصمیم در یکدیگر موثر باشید
.۲۱) به دیگران راجع به سحر خیزی خود بگوئید:بگذارید همه ی اطرافیانتان بداند که شما صبح زود از خواب بیدار می شوید، اینکه وانمود کنید هنوز مثل گذشته هستید باعث می شوید مثل گذشته شوید!!
۲۲) خواب های روزانه را ترک کنید:این یک حقیقت مسلم است کسانی که در روز خواب حتی کوتاهی هم دارند برای خواب شب مشکل دارند، سعی کنید اگر به این نوع از خواب عادت دارید آن را به مرور ترک کنید چون اختلال در خواب شب یکی از علل اصلی عدم بیدار شدن در ساعت دلخواه صبح است
.۲۳) عملکرد خود را دنبال کنید:بد نیست عملکرد خود را در زمینه ی سحرخیزی با سایتی مثل - دنبال کنید و تجزیه تحلیلش کنید تا ببینید آیا واقعا دارید به هدف خود یعنی سحرخیزی نزدیک می شوید یا دور.با چندین روز تمرین و سعی به راحتی می توان عادت سحرخیزی را ایجاد کرد فقط کافی است این امر را به صورت یک عادت دائم در بدن ایجاد کرد یا این تمرینات و داشتن اراده در روزهای آتی زمان خواب و بیدار شدنتان دیگر دست شما نخواهد بود و بدنتان به خوبی در این موارد برای شما تصمیم میگیرد.